☁️𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟑𝟑☁️

4.1K 624 312
                                    

_ تو دادگاه میبینمت

+آماده ای؟
آخرین تیکه شیرینی رو تو دهنش گذاشت و با عجله سمت کوک دوید
_ آره بریم

کوک دستش رو گرفت و همونطوری که بهش لبخند میزد پرسید
+ خوشحالی ؟

تهیونگ چشمهاش رو خط کردن و جواب داد
_ چرا میپرسی
+ همینطوری ... می‌خوام بدونم

تهیونگ خنده مستطیلی کرد و جواب داد
_ با تو همیشه خوشحالم

سوار ماشین شدن و با همدیگه به سمت دادگاه راه افتادن
امروز برای همیشه از شر لیلی خلاص میشدن ...


.
........................
.

نگاهی به ساختمون بلند دادگاه که چند روز پیش هم اومده بودن کردن و نفس عمیقی کشیدن

از اینجا می‌تونستن هوسوکی رو که یه ساعت پیش اینجا اومده بود رو ببیند

به سمت هوسوک رفتن و بعد از چند دقیقه با هم به دادگاه اصلی رفتن

همه سر جاشون نشستن و بعد از یک ربع همون قاضی قبل وارد شد

همه به احترام قاضی از جاشون بلند شدن و بعد از نشستنش چکشش رو روی میز کوبید و گفت
« شروع میکنیم »

با دقت کردن به تهکوکی که سر جای قبلیشون نشسته بودن کمی فکر کرد و گفت
« ا شما رو یادم میاد ... مدرکی پیدا کردید ؟ »

وکیل که برادر مینگی بود از جاش بلند شد و بجای اونا جواب داد
« بله قربان فقط لطفاً متهم رو هم بیارید اینجا »

قاضی سری تکون داد و چند ثانیه بعد لیلی دستبند زده و با اعتماد به نفس مضخرف همیشگیش وارد دادگاه شد

بدون نگاه کردن به فرد خاصی رفت و سر جای متهم وایساد که تا چندین روز پیش یوگیوم اینجا بود و حالا خود لیلی ....

برادر مینگی نگاهی به هوسوک کرد و بعد از گرفتن تایید هوسوک شروع کرد
« ایشون همدست کیم یوگیوم بودن ولی با شاهد دروغین خودش رو بیگناه جلوه داد »

قاضی با دقت به حرف های وکیل گوش میکرد و بعد از پایانش گفت
« خب اون شاهد الان کجاست ؟ »

وکیل پوزخندی زد و به لیلی اشاره کرد
« این خانوم برای اینکه مطمعن باشه اون قرار نیست شهادتش رو پس بگیره ، اونو به قتل رسوند »

قاضی با تعجب به گشت به دختر نگاه کرد و واقعا بهش نمی‌خورد انقدر شیطانی باشه
( تازه کجاشو دیدی این تازه اولشه قاضی جون 😂💔)

لیلی به سرعت شروع کرد به انگار کردن
« دروغههه ، آهههه جناب قاضی این دروغه ، پدرشوهرم تنها کسی بود که داشتم ... نه خواهری دارم نه برادری و نه والدینی ، پس چرا باید تنها کسم رو بکشم »

حرفای لیلی به نظر منطقی میومد ، قاضی رو به وکیل تهکوک کرد و پرسید
« مدرکی برای اثبات ادعاتون نسبت به این خانوم دارید؟»

𝐁𝐞 𝐦𝐲 𝐛𝐚𝐛𝐞| 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯Where stories live. Discover now