Part 30

167 33 3
                                    


بیا فکر کنیم این یه کابوسه
گریه نکن
بیا نزدیکتر
دستاتو بزار تو دستام
اینجا..
تنها..
دارم یخ میزنم

لوک با عجله وارد بیمارستان میشه

کت زود  میره سمتش

لوک: اینجا چه خبره ؟

کت: برو شرکت...مگنسو پیدا کن..خواهش میکنم

لوک با عجله برمیگرده   و هزونجا میره
.........

جیس: چی داری میگی؟

کلری: منم الان از کت شنیدم..

جیس: خدای من..الک.. اون ..الان کجاست؟

کلری: نمیدونیم.. دارن دنبالش میگردن

جیس: باید پیداشون کنیم.. باید بفهمم الکو...... صب کن.. من

کلری: چی شده؟

جیس: میدونم زیر سر کیه

کلری: جیس.. جیس

کت: چی شده؟

کلری: جیس میگه میدونه کار کیه.. تلفنو قطع کرد

کت: پیداش کن..نزار سرخود کاری بکنه..اونا خطرناکن

پرستار میاد بیرون

پرستار: کت  مریضتون بهوش اومد

کت با عجله میره تو اتاق

.............

کت: لورنزو میتونی حرف بزنی؟

لورنزو: چه اتفاقی افتاده؟

کت نفس عمیقی میکشه

کت: اینو تو باید بگی .. الک کجاست؟

لورنزو: من نمیدونم..

چشماشو باز و بسته میکنه... بعد چند لحظه با ناراحتی به کت نگاه میکنه

لورنزو: یه ماشین محکم بهمون زد .. نفهمیدم چی شد.. دیدم چند نفر الکو از تو ماشین کشیدن بیرونو و با خودشون بردن

کت: نفهمیدی کی بودن؟

لورنزو: نه..نه... نتونستم درست ببینم.. اون کجاست؟ حالش خوبه

کت چیزی نمیگه و با ناراحتی سرشو میندازه پایین

کت چیزی نمیگه و با ناراحتی سرشو میندازه پایین

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.
 Raised in painWo Geschichten leben. Entdecke jetzt