part 12

161 24 1
                                    

یه قلپ از مشروب توی جام خورد و گوشه ی رومیزی رو کنار زد. به مردمی که از این سمت سالن به اون سمت سالن میرفتن و با لبخندی فیک خوشو بش میکردن نگاه کرد. پوزخندی زد و نگاهشو از اون آدم های دورو و فیک معطوف به تهیونگی کرد که کنارش نشسته بود و داشت با گوشیش بازی میکرد، آروم صداش زد:
_تهیونگ...
وقتی جوابی نشنید دوباره صداش زد:
_تهیونگ...
تهیونگ توی عالم خودش داشت بازی میکرد که یه دفعه پس گردنی محکمی خورد با چشمای گشاد شده به طرف جیمین برگشت و با عصبانیت لب زد:
_چه مرگته؟؟؟چرا میزنی؟؟؟ها؟!
جیمین کلافه نفسشو فوت کرد:
_چونکه کری!! تا کی قراره زیر این میز فاکی بمونیم من میخوام برم بیرون
تهیونگ اخم ظریفی کرد و با بدبختی زمزمه کرد:
_تا وقتی که مینهو بسته های ماری جوانا هارو بیاره
جیمین کل مشروبشو مثل آب سر کشید و رومیزی رو کمی کنار زد تا ملتو دید بزنه کمی دور ورو پایید وقتی سرگرمی پیدا نکرد رومیزی رو پایین انداخت.
کل بدنشو به سمت تهیونگی چرخوند که داشت کوکتلشو قورت میداد و با حرفی که زد باعث شد هرچی خورده و نخورده بود از دهن تهیونگ بیرون بریزه:
_ته بیا سکس کنیم
تهیونگ دستشو محکم روی چونش کشید تا کوکتلی که از دهنش بیرون ریخته بود رو پاک کنه:
_جیمین اینجا؟.... زیر میز؟...با اون همه آدمی که الان....
وسط حرف زدنش پرید و گفت:
_اذیت نکن دیگه ما که داریم همه چیزو امتحان میکنیم اینم روش
تهیونگ نیشخندی زد و پاشو روی اون یکی انداخت و قاطعانه پیشنهاد جیمین رو رد کرد:
_نه!!
جیمین پوکر شد میدونست که چی میخواد در نتیجه چهاردست و پا به طرفش رفت و روی پاهاش نشست. دستشو نوازش وار روی دیک تهیونگ کشید که باعث شد ناله ی آرومی بکنه. دست آزادشو روی گونه تهیونگ گذاشت و با انگشت شصتش نوازشش داد و روی لباش خم شد و همونطور که لبای درشتش به لبای تهیونگ میخورد زمزمه کرد:
_اوکی! تو تاپ باش... نظرت!!؟
در عرض یک صدم ثانیه گل از گلش شکفته شد و با لبخند لیسی به لبای جیمین زد و بوسه ای رو آغاز کردن.
تهیونگ با شور و اشتیاق دستاشو دور گردن جیمین حلقه کرد و کمی سرشو کج کرد تا راحت تر بتونه اونو ببوسه.
دستشو از گردن به پهلوی پسر نشسته روی پاهاش کشوند و اون یکی دستشو به کمربندش رسوند و اونو باز کرد و بعد هم نوبت به دکمه و زیپش رسید.
جیمین با حس حرکت دست تهیونگ روی عضوش بوسه رو شکست و ناله ای کرد که تهیونگ با شنیدن صدای ناله جیمین سریع دستشو روی دهنش گذاشت و ساکتش کرد و با ترس آروم گفت:
_میخوای همه بفهمن؟؟؟
جیمین تا خواست جوابشو بده یکدفعه تهیونگ اونو برگردوند و زیر خودش کشید و با اون یکی دستش پشت گردن جیمینو گرفت و با شدت سرشو به طرف خودش کشید و بوسه ی دیگه ای رو شروع کرد جیمین هم دستشو به زیر لباس تهیونگ سر دادو شروع به نیشگون گرفتن نیپل هاش کرد که باعث شد تهیونگ بین بوسه هیسی بکشه و لباشو از لبای جیمین جدا کنه با حرص ساختگی بگه:
_یا جیمینا چرا کرم میریزی؟!
جیمین ابرویی بالا انداخت و با تحکم گفت:
_ساک بزن.
تهیونگ لباشو جلو داد و هومی زیر لب گفت و عضو تحریک شده جیمینو از باکسرش در آورد و خم شد و نگاه دلخوری به صورت پارتنر دیوصفتش انداخت و لیسی به سر دیکش زد جیمین آهی بخاطر خیسی زبون تهیونگ کشید. تهیونگ بلافاصله سر دیک جیمینو مک محکمی زد و جیمین برای اینکه صداش در نشه دست خودشو گاز گرفت و چنگی به موهای تهیونگ زد.
تهیونگ تا خواست سرش رو بالا و پایین کنه چیزی محکم توی سرش خورد هیس نا مفهومی از درد کشید و همزمان جیمین از ترس جهش ریزی کرد و دیکش محکم به ته حلق تهیونگ خورد.
تهیونگ عقی زد و سریع سرشو از عضو جیمین فاصله داد اخمی کرد و گفت:
_این دیگه چه کوفتی بود؟؟
سرشو به پشت برگردوند و با دیدن قیافه ی خندون مینهو اخم غلیظی کرد و شروع به فحش دادن بهش کرد:
_بیشعور نفهم میمردی یه نیم ساعت دیگه بیای!!
مینهو بسته ی دوم ماری جوانا رو هم شوت کرد که جیمین گرفتش و گفت:
_زر نزن اینم دوتا بستتون راستی یه یاروی اخمویی هم داشت دنبالتون میگشت!
جیمین با وحشت تهیونگو شوت کرد اونور و سعی کرد زیپشو با وجود دیک باد کردش ببنده:
_کلا یونگیو پاک فراموش کرده بودم شتتتتتتت؟؟
تهیونگم وضع مشابهی داشت هیچکدومشون یاد یونگی نبودن
قیافه ی یونگی همون لحظه وقتی میفهمه اونو یادشون رفته

Give Me Freedom༄Where stories live. Discover now