part 17

125 19 7
                                    

زیر چشمی نگاهی به یونگی که کنارش ایستاده بود انداخت وقتی دید داره نگاش میکنه با اخم روشو ازش برگردوند.
یونگی هم اخمی کرد و حواسشو به اطراف داد.
جیمین به طرف تهیونگ که سمت راستش بود برگشت و گفت:

_هی ته چرا پچ پچ میکنن؟؟ چخبر شده؟؟

تهیونگ همونطور که داشت آدامسشو باد میکرد سرشو به سمت جیمین چرخوند و آدامشسو ترکوند که جیمین با حرص چشماشو بست و بعد چند ثانیه باز کرد و منتظر موند تا بحرف بیاد:

_نمیدونم...

چرخی به آدامس توی دهنش داد:

_صبر کن ببینم توی گروه چت چی میگن

گوشیشو از توی جیبش بیرون کشید و بعد از اینکه گوشی چهره تهیونگ رو تشخیص داد وارد چت مدرسشون شد و نگاهی به پیام هایی که بچه ها فرستاده بودن انداخت.
با دیدن پیام هایی مبنی بر اینکه یه معلم و دستیار معلم ورزش جدید و دو تا دانش آموز جدید به کلاس خودشون اضافه شده و خبر اینکه اونا الان با چندتا بادیگارد وارد مدرسه شدن لباشو به دندون کشید و ول کرد:

_خب خب جیمین شی

لبخندی ریزی زد و گفت:

_معلم و دستیار معلم جدید داریم اگه گفتی چه درسی؟؟؟

جیمین چینی به پیشونیش دادو منتظر شد تا تهیونگ ادامه بده
تهیونگ با لحن ناراحت ولی کاملا فیک ادامه داد:

_ورزش.... همون عزیز دلی که از مدرسه اخراج و زندونی شد و.........

جیمین پوزخند شیطونی زدو وسط حرفش پرید و با لحن تهیونگ حرفشو ادامه داد:

_ دستیار بدبختش که میخواست بره چغولی کنه ولی بخاطر حمل مواد توسط پلیس دستگیر شد

تهیونگ و جیمین سعی میکردن که لبخند روی لبشونو کنترل کنن که ضایع نشه.
میگین چرا؟؟؟ خب.... واضح تر از اینکه تقصیر اون دوتا بوده... ولی خب براتون تعریف میکنم که چیشده...
معلم ورزش در حین اینکه اون دو داشتن یه دختر رو به فاک میدادن پیداش شد و میخواست اونارو به مدیر و رئیس مدرسه گزارش کنه که کلاً اون چیزی که اتفاق افتاده بود عوض شد و چیزی به دست مدیر رسید که بنده ی خدا بفاک رفت.
میگین چی به دست مدیر و رئیس رسید؟؟؟....
خب باید به عرضتون برسونم جیمین همون لحظه به بکهیون رفیقش پیام داد که معلم ورزش در حین انجام عملیات دیدتشون بکهیون هم دوون دوون رفته پیش مدیر و رئیس مدرسه و به اونا میگه که معلم ورزش داشته یه دانش آموز دختر رو به فاک میداده به زور....
و تهیونگ و جیمین سر رسیدن و اون دختر رو از چنگال اون پدرسگ نجات دادن تهیونگ و جیمین هم تاییدیه رو زدن و بخاطر اینکه هیچ دوربین مداربسته ای اونورا نبود معلم ورزش به چوخ ابدیت رفت و البته که رشوه دادن جیمین و تهیونگ و بکهیون به قاضی و دادستان هم بی تاثیر که نه خیلی خیلی خیلی تاثیر گذار بود و خب باشد به هر حال باشد درس عبرتی برای همنوعان معلم ورزش.. بعله فرزندانم....
حالا همه با معلم ورزشه بای بای کنین👋🏻👋🏻
این خبر تیتر تمامی روزنامه ها و خبر اول سایت ها و کانال های تلویزیون شد و
بووووووممممممم.....
این خبر مثل بمب توی کل کشور پیچید و البته که کسی خبر نداره اون دختره کیه سر این ماجرا از جیمین و تهیونگ بخاطر این عمل خیر نکردشون تقدیر و سپاسگزاری شد....
روز بعد از این ماجرا، جیمین توسط کلاغاشون متوجه شد که دستیار معلم میخواد همه چیز رو کف دست مدیر بزاره و مثل اینکه از اون ها فیلم ضبط کرده که اونم توسط ته‌مین عزیز ناک اوت شد.
جیمین قیافه ناراحتی به خودش گرفت و لباشو بالا داد و گفت:

Give Me Freedom༄Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang