روز بعد فیور راس تایم خیلی جنتل من و با وقار سر جلسه خانوادگی حاظر
بود .
شاید شبیه متئو بود اما مطمعنم تو دستای یه فرشته بزرگ شده بود .
بابا:از اونجایی که تک تک این بچه ها در دارایی های فمیلی سهیم هستن و همه به یک اندازه سهم خودشون رو دارن ،
طبق شواهدی که وکیلمون از صحتش مطلع شد تو هم دارای حق و سهم هستی دقیقا به اندازه تمام این بچه ها و کاملا درک میکنم که بعد از پدرت دلت بخواد به درجه بالایی در فمیلی برسی ...
فیور :ببخشید وسط حرفتون می پرم ...
یه نگاه به همه کرد و گفت: اگه مادرم مریض نبود هیچ وقت دنبال همین سهم پول نمی اومدم. نمیتونم دست رو دست بزارم ببینم مادرم جلوی چشمم پر پر میشه من دنبال هیچ جایگاهی در این خانواده نیستم نمیخوام کارای مافیایی انجام بدم و زندگی و ایندم و عزیزامو توی خطر بندازم من فقط پولمو میخوام حداقل سهمی که از پدرم به من
می رسه
زئوس :میدونم ماجرای مادرت ناراحت کنندس ولی اینو درک کن که ما خیلی با تو با ملاحظه رفتار کردیم یکی از قوانین مافیا اینه که فقط اصیل زاده های فمیلی به ارث دست پیدا میکنن
همین حرف زئوس باعث شد آتیش خشم فیور شعله ور بشه
محکم دستشو کوبید روی میز و داد زد : وقتی اون الدنگ حرامزاده به مادرم تجاوز کرد و باعث شد من به دنیا بیام همتون باید به اصالت کوفتی خانوادگیتون شک کنین تک تک شما حرومزاده هستین نه من که با پول کار کردن مادرم بزرگ شدم نه پول کثیف مافیا
کتشو برداشت و از اتاق بیرون رفت
+زئوسسس این چه حرفی بود زدی
پائولو:زئوس حرف بدی نزد قانون اینجا اینه چه بخوایم چه نخوایم. میدونی اگه توی رسانه ها این اتفاق پخش بشه چقدر واسمون بده
+حداقل به خاطر رسانه ها باید باهاش مراعات می کردین
بلند شدم و از اتاق جلسه بیرون زدم و به سمت حیاط رفتم
توی محوطه در خال خارج شدن از خونه بود.
+فیور
به سمتم برگشت قیافش داغون بود
رو به روش ایستادم و گفتم:بابت حرف زئوس متاسفم نباید اینو میگفت
فیور:دیگه مهم نیست مادرم میدونه من همه تلاشمو کردم
+تو سهم خودتو داری چه بخوای چه نخوای تو هم جزیی از این خانواده هستی
فیور:من هیچ وقت جزیی از این خانواده نمیشم همشون قاتلن
+من هیچ وقت انتخاب نکردم توی یه خانواده مافیا زندگی کنم ولی اینو خوب فهمیدم که زندگی توی مافیا مثل زندگی توی یه جنگله اگه واردش بشی قانون جنگل بر تو حاکمه بکش تا کشته نشی
اگه میخوای در امان بمونی نباید بزاری کسی بفهمه تو در اصل کی هستی وگرنه دشمنای این خانواده دیر یا زود سراغ تو و خانوادت میان
فیور:من فقط سهمم رو میخوام
+فردا تمام سهمت بهت داده میشه وکیل رسما میاد پیش خودت و اسناد رو میاره بقیش با خودت دیگه
سر تکون داد و گفت:همسرت انگاری مافیا نیست
+پدرش یه سیاست مدار قوی توی دولت ایتالیا بوده
فیور :مرد خوبیه. خودشو قاطی این کارا نمیکنه قدرشو بدون
YOU ARE READING
جدال فمیلیا
Fantasyملانی از پدرش خبری نداره تا این که پدرش به خاطر این که ملانی رو به کاپوی فرناندو ایتالیا بده به ایران میاد و اینجاست که ملانی با راز مخوف پدرش که سالها ازش بی خبر بوده رو به رو میشه .... صحنه دار_مافیایی🔞
