سوم شخص
وقتی که جنی و دوستاش به پاتوق همیشگیشون رفته بودن سرشار از شادی و خوشحالی بودن جوری خوشحال بودن که انگار فردایی وجود نداشت..
اونا از ته دل میخندیدن..
شاد بودن کنار هم..
همیشه و همه جا مراقب هم بودن و از هم محافظت میکردن و هوای هم دیگه رو داشتن درست مثل یه خانواده
اونا واسه هم بهترین بودن..و الان که پارک چهیونگ هم بهشون اضافه شد و خانواده چهارنفرشون به یه خانواده پنج نفره مهربون تبدیل شده بود..
اونا انقدر خندیده بودند که دیگه جایی واسه ادامه دادن نداشتن..سولگی از خنده زیادی میخواست بلند شه که برا چند دقیقه از بار بره بیرون تا بتونه به خودش بیاد اما با چیزی که رو به روش دید همه چی عوض شد..
انگار اعتقاد داشت دنیا میتونه برای چند ثانیه نابود بشه و باور کنه پشت هر خنده ای گریست..
سولگی با خودش اروم زمزمه کرد:ودف خدای من اون چیه دارم میبینم،نه نه این امکان نداره حتما بخاطر مشروب زیادی اما لعنتی این خیلی واقعیه.!!!!
ایرین:هی هانی چته چرا خشکت زده و مث گچ سفید شدی؟؟؟
سولگی:ا..ای..ایرین؟؟او..اون.چیزی که می..میبینم رو میبینی..؟!ایرین به جایی که سولگی داشت نگاه میکرد نگاه کرد،...
ایرین:این که ..فاک ؛ این که جی دیه اون دختره کیه کنارش سولگی و اما......!!!
سولگی:ایرین اینا دارن همو میبوسن لعنتی
ایرین:اروم باش سولگی جنی الان میشنوه اروم به جیسو اشاره بده جوری که جنی متوجه نشه زود باش...سولگی اروم ب پای جیسو زد ..
جیسو برگشت تا فحشی نثار سولگی کنه اما با نگاه وحشت زده اون و ایرین رو به رو شد..جیسو:هی شما دوتا چه مرگتونه چرا انقدر رنگ پرید به نظرمیرسین..؟
سولگی:اونی اروم باش باید یه چیزی بهت بگم اما لطفا جنی چیزی نفهمه
جیسو:محض رضای فاک سولگی حرف بزن ببینم چیشده چرا جنی نفهمه ..؟!
ایرین:اونی سمت چپ بارو ببین اون گوشه..جیسو برگشت ب اون سمتی که ایرین میگفت نگاهی کرد
جیسو:نه نه نه.. دیوونه شدیم دخترا این امکان نداره
ایرین:اونی خودشههرسه برگشتن و نگاهی به جنی کردن اما خوب بود جنی داشت با رزی صحبت میکردن و گرم حرف زدن بودن و متوجه رفتارای مشکوک اون سه نفر نشده بودن..
جیسو:به مرغام قسم من این بی شرفو میکشم پوست این بشر رو زنده زنده میکنم اون به چه حقی داره به جندوکی من خیانت میکنه لعنت بهش آیششش..
جیسو بلند شد که سمت جی دی بره اما سولگی و ایرین جلوشو گرفتن..
آیرین:اونی لطفا جنی اینجاس نمیخوام امشب این خندهای جنی رو از دست بدم ..
سولگی:اره جیسو خودتو کنترل کن..
جیسو:گایز چطوری کنترل کنم فردا اگه به جندوکی بگم باور نمیکنه جی دی میزنه زیرش لعنتی ...
![](https://img.wattpad.com/cover/309218607-288-k228180.jpg)
YOU ARE READING
My crazy mafia
Actionجنی وبتون نویس معروفیه که توسط یه گروه مافیایی دزدیده میشه و شرایط برای ادامه زندگیش روز به روز سخت تر میشه.. . . . جنی:اینجا کجاست؟ لیسا:من ازت مراقبت میکنم جنی .. . . . ژانر : اکشن .. عاشقانه .. اسمات .. * * * * #jenlisa .. #blackpink .. #cheasoo...