/آهنگ Under the influence - Chris Brown رو پلی کنید /دستشو لبه ی پنجره ماشین گذاشته بودو با جویدن ناخن هاش استرسش رو خالی میکرد...جونگکوک با لبخندی نیم نگاهی به چهره ی مضطرب سوآ انداخت :" ناخونات تموم نشد؟..
سوآ با عصبانیت داد زد :" یااا جونگکوکااا...با من حرف نزن..
جونگکوک دوباره خندید و سربه سرش گذاشت :" یه دختر خیلی خوشگل یهو به لبام حمله کرد...اوووف اگه بدونی چه حسی داشت...
سوآ به سمتش چرخیدو مشت محکمی به بازوش کوبید :" منحرف پست..ازت متنفرمممم..
جونگکوک میخندید و از حرص خوردن های سوآ لذت میبرد..
سوآ با لبای آویزون دوباره به بیرون خیره شد :" من نمیخواستم...ینی واقعا نفهمیدم...اون لحظه فقط به جیمین فکر میکردم..
جونگکوک هم لباشو آویزون کردو لوس شد:" یااا...این قبول نیس..تو منو بوسیدی ولی به جیمین فکر میکردی؟..
سوآ نفس عمیقی کشیدو چشماشو بست :" یااا جونگکوکا..اگه یه بار دیگه اون صحنه رو برام تکرار کنی زنده نمیزارمت..
جونگکوک بازم خندیدو پشت چراغ قرمز نگه داشت :" سوآ شی.. نمیخواد اینقدر خودتو بخاطر اون بوسه عذاب بدی..هر دومونم میدونیم که اون فقط برای رو کم کنی بود.. پس دیگه اینجوری نکن.. یادت نره که گفتم برای بدست آوردن دوباره جیمین هرکاری می کنم برات اوکی؟..
سوآ با شرمندگی سر به زیر شد :" میدونم..تو همیشه کنارم بودی و با نقشه ها و حرفام کنار اومدی..ولی واقعا بخاطر اون لحظه ازت عذر میخوام...من..من یه لحظه به ذهنم رسید که..
جونگکوک خندیدو ماشین رو به حرکت درآورد :" ولی من خوشم اومد...
سوآ با چشمای درشت به سمتش چرخید و جونگکوک نیم نگاهی کرد :" چیه؟..بوسه رو نمیگم.. نقشه تو میگم..
پوزخندی زد :" ببین کی فکرای منحرفی داره..بعد به من میگه..
سوآ با لبخندی نگاهشو پس کشیدو به بیرون خیره شد..خیلی دلش میخواست اون لحظه نگاه جیمین رو ببینه ولی نشد..
جونگکوک با کنجکاوی پرسید :" چی شد که این تصمیم رو گرفتی؟..
سوآ نفس عمیقی کشید..حرفای جیمین که قلبشو آتیش میزد دوباره به یاد آورد :" بعد اینکه به باباش در مورد رابطه مون گفتم خیلی عصبانی شد..گفت که من آدمی نیستم که ازش دست بکشم و همه چی تظاهریه و نگاه و لرزش صدام همه چیو میفهمونه..
جونگکوک پوزخندی زدو مقابل رستورانی نگه داشت:" چقدر خوب کاری کردی..واقعا خوشم اومد بخاطر اون حرفش این حرکتو زدی..
سوآ لبخند شرمگینی زد:" من ازت ممنونم که باهام همراهی کردی..
جونگکوک با دستش به غذا خوری اشاره کرد :" بریم به افتخار امشب مشروب بزنیم؟..
سوآ با خوشحالی قبول کردو از ماشین پیاده شد..لباسش کمی باز بودو برای این مکان به نظر مناسب نمیومد..تو همین افکار بود که جونگکوک از پشت ماشین سویشرتش رو درآورد و روی شونه هاش انداخت..
سوآ با نگاهش تشکر کردو هر دو وارد شدن..مکان تقریبا شلوغی بودو سوآ رو کمی معذب میکرد..
جونگکوک بعد از سفارش گوشت و بطری های سوجو مشغول گرم کردن اجاق مقابلشون شد..
صدای زنگ گوشی سوآ از تو کیفش توجه هردو رو جلب کرد.. با عجله گوشیش رو درآورد و متوجه شماره جیمین شد..با دهانی باز به جونگکوک خیره شد :" جیمینه..
جونگکوک با لبخندی چشمک زد:" شروع این بازی رو تبریک میگم..
سوآ همچنان استرس داشت و با دستای لرزون جواب داد :" بله..
" سوآ..کجایی؟...زود باش بگو کجایی.."
سوآ دستشو جلوی گوشی گرفت:" میگه کجام؟ چیکار کنم؟..
جونگکوک با سرخوشی تکه های گوشت رو کباب میکرد:" بگو بیاد رستوران سونگ یام..
سوآ تعجب کرد ولی صدای بلند جیمین اونو به خودش آورد :" من..من تو رستوران سونگ یامم..چطور ؟..
جیمین بدون پاسخ گوشی رو قطع کردو سوآ با ترس به جونگکوک خیره شد :" دیوونه ای؟..چرا گفتی بیاد اینجا؟..
جونگکوک تکه های کبابی شده رو مقابل ظرف سوآ گذاشت :" بخور تا نیومده حداقل سیر بشیم..
سوآ با تعجب ادامه داد :" یا جونگکوکا..جیمین عصبانی بود و داره میاد اینجا اونوقت تو به من میگی بخورم...
جونگکوک تکه ای دهان خودش گذاشت :" برای جنگیدن باید جون داشته باشم!..
سوآ ناخواسته خندید و جونگکوک با لبخندی گوشت های بیشتری مقابل سوآ گذاشت :" برای نقش بازی کردن با من آماده ای؟..
لبخند سوآ به آرومی محو شدو در حال خوردن نگاهی به چهره ی سرخوش مقابلش انداخت.. واقعا باید دوباره نقش بازی میکرد؟..اگه جیمین با دیدن رابطه به ظاهر جدی شون بیخیالش میشد چی؟..
جونگکوک لیوانش رو از آبجو پر کرد :" نترس..جیمین بیشتر از قبل عاشقت میشه..
سوآ تعجب کرد:" تو ذهن خوانی هم بلدی؟..
جونگکوک خندید و کمی از آبجو برای خودش هم ریخت :" نه ولی نگاهت همه چیو معلوم میکنه..
سوآ با اضطراب مشغول خوردن شدو هر لحظه منتظر شنیدن صدای جیمین بود..با ورود هر شخص به رستوران قلبش میریخت ولی جونگکوک بیخیال در حال خوردن و نوشیدن بود..
میل نداشتو از خوردن دست کشید:" من برم بیرون..هوای اینجا یکم خفه اس..
جونگکوک با عجله دستاشو نگه داشت:" بشین سوآ..باید پیش هم باشیم..
سوآ ناچارا دوباره نشست..نمیخواست دوباره با جونگکوک دیده بشه..استرس داشت..میترسید جیمین با دیدن اون دو کنار هم، برای همیشه اونو از زندگیش خط بزنه..
لیوان شرابش رو به لباش نزدیک کردو بعد از سر کشیدنش، نگاهش با جیمین گره خورد..
نگاه جیمین اطراف رستوران کوچیک و شلوغ رو میگشت که سوآ رو مقابل پنجره دید..با عصبانیت به سمتشون رفتو یقه ی جونگکوک رو که در حال ریختن شراب بود نگه داشتو وادارش کرد تا بلند شه..
دندوناشو محکم بهم فشار میداد :" چه غلطی کردی هااان؟..
جونگکوک به شراب دستش اشاره کرد :" آبجو میزنی؟..
جیمین با عصبانیت یقه ی جونگکوک رو رها کردو روی صندلی انداخت..
جونگکوک نا متعادل روی صندلی افتاد و محتویات شیشه ی دستش روی لباسش ریخت..
سوآ با ترس از پشت میز بیرون اومد تا مانع بشه :" یااا جیمین..بسه..
جونگکوک به سختی صاف نشستو جیمین نگاه مرگبارش رو از جونگکوک گرفتو به چشمای زیبای مقابلش داد..چقدر دلتنگ این نگاه بود.. با عصبانیت لباشو تر کرد :" معلوم هست چه غلطی میکنی سوآ؟...
سوآ جیمین رو کمی از جونگکوک دور کرد:" بریم بیرون صحبت کنیم باشه؟..
نگاهی به اطرافش انداخت..تمام افراد رستوران با کنجکاوی به اونا خیره شده بودن..اگه کسی فیلمی میگرفت آینده جیمین و شرکتش در خطر بود..
جونگکوک از پشت میز بلند شدو پشت سر سوآ ایستاد :" سوآ بیا کنار..تو خودتو قاطی نکن..
جیمین با پوزخندی سوآ رو از مقابلش کنار زدو رو در رو با جونگکوک ایستاد :" شأن تو همین قدره که سوآ رو همچین مکان هایی بیاری...
جونگکوک با لبخندی سر به زیر شد :" آه..راس میگی.. پول من در حد تو نیست ولی عشقم به سوآ خیلی بیشتر از توعه..
خشم جیمین با این حرف بیشتر شدو مشتی به دهان جونگکوک کوبید:" چی؟ عاشقشی؟..یه بار دیگه لباشو ببوس..منتظر باش ببین چیکارت میکنم جونگکوک..
سوآ با جیغی دوباره به سمت جیمین رفتو نگهش داشت :" جیمینااا...چیکار میکنی؟...
جونگکوک لب خونیشو با انگشتش پاک کردو صاف ایستاد:" شخصیت به پولداری نیست پارک جیمین..
جیمین دوباره به سمتش حمله میبرد که دو نفر از افراد رستوران مانع شدنو جیمین رو با کمک سوآ از رستوران بیرون بردن..
دختر جوانی مقابل جونگکوک ایستاد و دستمالی سمتش گرفت :" مواظب باشین..فک کنم ورم کنه..
جونگکوک با لبخندی تشکر کردو بعد از پرداخت صورت حساب از رستوران خارج شد..
با دستمال گوشه ی لباشو پاک میکرد که متوجه دعوای جیمین و سوآ شد..
سوآ با نفس های عمیقی سعی داشت آروم باشه :" رابطه ی ما وقتی تموم شده معنی نداره بیای اینجا جونگکوک رو بزنی..
جیمین با نگاهی که قلب سوآ رو به لرزه در میآورد به چشماش خیره شد :" سوآ..جونگکوک کسی نیس که باهاش به خوشبختی برسی...اگه نبود من باعث شده به اون پسر هوس باز رو بیاری..
سوآ با عجله مانع شد:" درست صحبت کن جیمین...در مورد شخصی که دوستش دارم درست صحبت کن..
جیمین پوزخندی زد :" حتی کلمه ی دوست داشتن رو هم نمیتونی بخوبی به زبونت بیاری...چطور انتظار داری باور کنم..
سوآ برای فرار از نگاه هایی که وسوسه اش میکرد سر به زیر شد :" من..واقعا فراموشت کردم جیمین..
جیمین کمی نزدیک شدو دستشو زیر چونه اش گذاشت :" تو چشمام نگاه کنو این حرفو بزن..
نمیتونست..چشمای جیمین جادو میکرد...چشمای جیمین اونو از تمام تصمیماتش منصرف میکرد ...
جونگکوک با عجله کنار سوآ رفتو دستاشو نگه داشت تا با خودش به سمت ماشین ببره..
جیمین با عصبانیت به دنبالشون رفت :" دستتو بهش نزن مرتیکه هوس باز..
از اینکه تو موقعیت سخت جونگکوک نجاتش داد خوشحال بود ولی از عواقب کارش میترسید..
جونگکوک مقابل ماشین ایستادو دستاشو رها کرد:" تو سوار شو..
سوآ با نگرانی به جونگکوک خیره شد:" قول بده دعوا نمیکنین..
جونگکوک با چشماش تایید کردو سوآ با نیم نگاهی به چشمای خشمگین جیمین سوار شد..
جونگکوک با عصبانیت مقابل جیمین ایستاد :" آخرین باری باشه که نزدیکش میشی..
جیمین با پوزخندی دست به سینه شد:" جونگکوکا.. سوآ حتی یه روزم نمیتونه کنار تو دووم بیاره..تمام خاطرات خوبش با منه.. من اینو از لحن حرف زدن و حرکاتش متوجه شدم..پس فکر بدست آوردنش رو از سرت بیرون کن..چون بدجوری شکست میخوری..
جونگکوک با لبخندی دستاشو داخل جیب شلوارش کرد:" کاری میکنم که خاطراتش با تو پشیمونی زندگیش باشه..
لبخند زنان به سمت ماشینش رفتو جیمین با ترس به رفتن هردو خیره شد.. دیدن سوآ دلتنگیش رو بیشتر کرده و از اینکه جدا شدن پشیمون بود..غرورش اجازه اعتراف به این موضوع رو نمیدادو منتظر برگشتن سوآ بود..اگه سوآ یکباره دیگه به سمتش میومد با خوشحالی قبول میکرد اما سوآ توسط شخص دیگه ای اسیر شده و مانع برگشتنش بود..
جونگکوک با نفس عمیقی پا روی گاز گذاشتو سوآ با چشمای محزون از آینه بغل به شونه های خمیده جیمین خیره شد..

ESTÁS LEYENDO
Is It Just Me?
Fanfictionعشق یعنی دوست داشتن بیش از حد تو؟ يعنی فدا کردن تمام خواسته ها و آرزو هام؟ تو هم مثل من بودی، یا فقط منم؟! 🎖 1. #Jm 🎖 1. #Hate 🎖 2. #BoyXGirl 🎖 3. #Girlxboy