Fight4u

1

1

صورت عرق کرده اش از مشتهایی که خورده بود بی حس شده بود و پاهای لرزانش از لگدهایی که زده بود درد میکرد اما مجبور بود تا آخر مسابقه دوام بیاورد و باز هم شرطبندی را برنده شود وگرنه...

"یه بار دیگه وگاس! وضع اون از تو بدتره!"

صدای آپو تلنگری شد تا دوباره حمله کند.راست میگفت حریف هنوز از ضربات او گیج میزد و بسختی سرپا مانده بود.پس با یک پرش دیگر و یک مشت دیگر توانست مرد غول پیکر را به زمین بکوبد.بالاخره زنگ پایان راند سوم زده شد و صدای تشویق تماشاچیان در آن زیرزمین تنگ پیچید ولی او حتی نمی توانست تا اعلام نتیجه در سکو بماند.آنقدر خسته بود که فقط میخواست خود را به رختکن برساند و بعد از یک دوش کوتاه راهی خانه شود ولی تا به در قفس نزدیک شد آپو دستگیره را از پشت گرفت و مانع باز کردنش شد:"هنوز یه نفر مونده!"

بایبل با عصبانیت پیشانی عرق کرده اش را به فنس ها چسباند و غر زد:

"قرار هرشبمون سه حریف بود نه بیشتر!"

آپو وانمود کرد در آن هیاهو صدایش را نشنیده!با تمسخر اضافه کرد:"یه بچه ی تازه کار از خودمونه! مطمئنم با اولین مشتت جونش درمیاد!"

بایبل با گیجی پرسید:"از خودمون؟!"

آپو انگار معشوق گم شده ی او را پیدا کرده باشد لبخند پرافتخاری زد: "تایلندیه"

بایبل با خشم از سرخوشی آپو فوتی کرد و از جلوی در کنار رفت تا افراد باشگاه حریف قبلی را که هنوز گیج میزد از قفس خارج کنند:"اینجا تو نیویورک چکار میکنه؟"

آپو با چشم و ابرو به پشت سر او اشاره کرد:"میتونی از خودش بپرسی!"

بایبل میدانست سر و کله زدن با آپو بی فایده است پس بعنوان اعتراض لگدی به فنس زد و گفت:"از این به بعد برای هر حریف اضافه صد تا دیگه میخوام!"

"قبوله!"آپو حتی چانه نزد!

بناگه صدای هیاهوی پرشور جمعیت به خنده ی توهین آمیزی تبدیل شد و نگاه کنجکاو بایبل را به حریف جدیدش چرخاند.همانطور که آپو گفته بود یک نوجوان با قیافه ی شرقی از در دیگر قفس وارد رینگ شده بود!بدن سفید و بدون عضله اش نشان میداد حتی برای بازی شطرنج هم آمادگی ندارد!شاید اگر شورت گشاد و دستکش های قرمزش نبود بایبل باور نمیکرد برای مبارزه آمده باشد!

"این چیه دیگه؟یه جور شوخیه؟!"آنقدر بلند گفت تا همه حتی حریفش بشنود ولی کسی جز آپو نشنید:"گفتم که بچه اس!"

بایبل همچنان در شوک به چشمان ترسیده ی پسرک که بزور از زیر موهای چتری اش قابل دیدن بود خیره مانده بود:"من نمیتونم اینو بزنم! اینکار رسماً توهین به قدرت منه!"صدایش در اکوی میکروفن داور گم شد...