Part 22

1.1K 378 457
                                    

نمی‌تونست باور کنه پارک مینجی بهش شلیک کرده بود...

اما فرصتی برای فکر کردن پیدا نکرد. قبل از اینکه حتی بتونه به چشمهای اون دختر نگاه کنه مینجی اسلحه‌اش رو پشت کمر شلوارش گذاشت و سمتش اومد.

به چشمهاش نگاه نمی‌کرد اما سرش همچنان پایین بود. پارچه‌ای از توی جیبش در اورد و درحالیکه دستهاش به وضوح می‌لرزید شروع به بستن بازوی زخمیش کرد.

از کارهای اون دختر سر درنمیاورد. عصبی بود و درد توان تفکر رو ازش گرفته بود. با دست سالمش از زیر چانه مینجی گرفت و وادارش کرد سرش رو بلند کنه.

خیره به اون چشمهایی که زیر یه لایه از اشک پنهان شده بودن غرید: توضیح بده مینجی.

دختر صورتش رو عقب کشید و نگاه از چشمهاش دزدید. حالا علاوه بر دستهاش حتی تنش هم داشت می‌لرزید.

-نمی‌تونم اجازه بدم چانیول بمیره.

زمزمه‌اش اروم بود ولی به گوش فرمانده رسید. یه نگاه به سر و وضع مینجی نشون می‌داد حال خوبی نداره.

-فکر می‌کنی چرا اینجام پارک مینجی؟ یادت رفته؟

-شما به روش خودتون ازش محاظت کردید منم به روش خودم.

ابروهاش رو بالا انداخت و نیشخندی به دختری که با چشمهای فراری جسورانه نطق می‌کرد زد. تکیه‌اش رو از دیوار گرفت و با وجود درد کشنده‌ای که توی تنش پیچید یه قدم بهش نزدیک شد و سینه به سینه‌اش ایستاد؟

-روشت کشتن من بود؟

مینجی متعجب سر بلند کرد و اینبار بهت زده به چشمهای منتظرش خیره شد.

-من درست مثل چانیول تیرانداز ماهریم اگر به دستتون شلیک کردم یعنی از اول قصدم همین بوده نه کشتنتون.

-و دلیلش؟

کنترل خشمش با وجود دردی که داشت سخت بود اما باید حرفهای اون دختر رو می‌شنید. می‌خواست دلایلش رو بشنوه.

-اگر هدف ترور امشب حذف شما نبود پس یعنی هدف حفاظت ازتون بوده.

چهره مات و نگاه منتظرش برای اینکه مینجی نفسش رو با اه بیرون بده و توضیح بده کافی بود.

-کیه که از اختلاف بین شما و هیروشی خبردار نشده باشه؟ گروه هیروشی رو حذف می‌کرد تا ازتون مراقبت کنه و چانیول رو بخاطر این ترور قربانی می‌کرد. نمی‌دونم چرا می‌خوان ازتون محافظت کنن ولی راهش رو توی قربانی کردن یه سرجوخه پیدا کردن.

برای بار چندم توی اون شب داشت به باهوش بودن مینجی اعتراف می‌کرد؟! اروم خندید ولی با شدت گرفتن دردش دوباره عقب کشید تا برای ایستادن از دیوار کمک بگیره.

-و تو به من شلیک کردی تا بهشون این پیام رو بدی اگر بلایی سر برادرت بیارن مهره مهمشون رو حذف می‌کنی؟

the nepentheWhere stories live. Discover now