Ryuji

286 23 9
                                    

WARNING:Smut
3POV

بلاخره ریوجین موفق شد یه جورایی دل دختر کوچولو رو بدست بیاره..

یجی میدونست که این کار اشتباهه ولی.. نمیتونه بگه که چقدر بادیگاردش جذاب و سکسیه و مقاومت کار سختیه.

از همون روز اول که بادیگاردش رو دید روش کراش زد..

ریوجین لب هاش رو روی لب های یجی گذاشت و بوسه‌ی خشنی رو شروع کرد.

بدون این که بوسه رو قطع کنن به سمت تخت رفتن.

ریوجین بوسه رو قطع کرد و توی چشمای دختر زل زد.

ریوجین_اجازه دارم؟

یجی با اطمینان سرش رو تکون داد.ریوجین پوزخندی زد و دختر رو روی تخت هل داد.

روی یجی خیمه زد و دوباره لبهاش رو روی لب های دختر گذاشت.

یجی دستاشو دور گردن ریوجین حلقه کرد و مشغول بوسیدن لب هاش شد.

نمیتونست بگه که چقدر لبهای ریوجین روی لب های خودش احساس خوبی داره!

مثل یه پاستیل خوشمزه بود که هیچوقت از خوردنش سیر نمیشی.

بعد از این که راهی برای تنفس نبود از همدیگه جدا شدن.

ریوجین به سمت گردن یجی رفت و بوسید.

وقتی نقطه حساس یجی رو پیدا کرد اونجا رو مکید و باعث شد یجی ناله کنه و موهاش رو توی دستاش بگیره.

پیراهن یجی رو در آورد به گوشه‌ای پرت کرد.

یجی گردن ریوجین رو لیس زد و ناله‌ای رو بدست آورد.

پیراهن ریوجین رو در آورد و شکم عضله‌ای ریوجین رو لمس کرد.

ریوجین ناله‌ای کرد و سوتین یجی رو درآورد.

به سینه های خوش فرم و گرد یجی خیره شد.نیپل هاش بخاطر تحریک شدن سفت شده بودن و باعث میشد ریوجین بیشتر هورنی بشه.

یجی با نگاه ریوجین قلبش بیقرار شد و گونه هاش قرمز شدن.

ریوجین_تو... تو بیش از حد زیبایی!

یجی بیشتر بیقرار شد و میتونست خیسی بین پاهاش رو احساس کنه.

ریوجین سینه های یجی رو مثل یه دختر بچه میخورد و نیپل هاش رو میک میزد و باعث میشد یجی از ته دل ناله کنه و ناخناش رو توی کمر ریوجین فرو کنه.

ریوجین شلوار یجی رو درآورد و بعدش هم شلوار خودش رو درآورد.

یجی با دیدن عضو بزرگ و کلفت ریوجین بیشتر تحریک شد و بین پاهاش بیشتر خیسی رو احساس کرد.

ریوجین مشغول بوسیدن لبای یجی شد و عضوش رو روی پوسی یجی میمالید.

یجی آهی کشید و نتونست بوسه رو ادامه بده.

یجی_اذیتم.. ن..نکن.

ریوجین مشغول بوسیدن یجی بود که یدفعه‌ای بدون هیچ هشداری دیکش رو محکم و کامل وارد پوسی تنگ یجی کرد.

یجی جیغی کشید و خدا رو شکر کرد که صدا بیرون نمیره.. چون اتاق ریوجین از کل عمارت دوره.

ریوجین صبر کرد تا یجی به سایزش عادت کنه.. اون میدونست که این اولین بار یجی‌عه ولی بیش از حد هورنی شده بود.

یجی_شروع کن.

ریوجین ضربه هاش رو شروع کرد و یجی زیرش ناله میکرد.

یجی_آه.. اوممم.. ددی خیلی خوبه.. آه.. ددی تندتر..

ریوجین پوزخندی زد و ضربه هاش رو تندتر کرد.

ریوجین_آه فاک.. خیلی تنگی بیبی.

محکم و سریع داخل یجی ضربه میزد.

یجی_آه فاک.. آره.. آه.. تندتر ددی من ن..نزدیکم.

پس از چند ضربه یجی به اولین ارگاسمش رسید و بعد از اون ریوجین با ناله‌ی بلندی ارضا شد و کامش رو روی شکم یجی ریخت.

روی بدن برهنه یجی افتاد و نفس نفس میزد.

ارگاسمی که داشتن پر از هیجان بود و این هیجان اونارو خسته کرده بود.

ریوجین_دوست دارم.

یجی شوک زده از حرف ریوجین چشماش کامل باز شد.

ریوجین_میدونم که منو دوست نداری ولی می...

حرف ریوجین قطع شد وقتی که لبای یجی روی لباش کوبونده شد.

یجی با احساس شروع به بوسیدن ریوجین کرد و پس از ثانیه‌ای ازش جدا شد و تو چشماش زل زد.

یجی_منم دوست دارم!

ریوجین با تعجب به یجی نگاه کرد.. باورش نمیشد!

ریوجین_ر...راست م..می..میگی؟

یجی بخاطر لکنت ریوجین خندید و بعدش لبخندی زد

یجی_راست میگم.. من یجی مانوبان عاشق بادیگاردم.. شین ریوجین شدم:)

ریوجین بوسه‌ای روی موهای یجی گذاشت و بعدش بغلش کرد و موهاش رو نوازش کرد.

ریوجین_شبت بخیر یجیم.

یجی که از اینکه ریوجین اون رو مال خودش میدونست قرمز شده بود صورتش رو بین گردن و شونه‌ی ریوجین مخفی کرد و زمزمه کرد

یجی_شبت بخیر ریوجینم.

و بوسه‌ای پاک روی گردنش گذاشت و کم کم با بوی شیرین ریوجین وارد دنیای خواب شد.

ریوجین وقتی که فهمید نفسای یجی منظم شده مطمئن شد خوابیده.. ولی هنوز هم مشغول ناز کردن موهای دختر بود!

موهای یجی مثل ابریشم بودن و بوی خوبی میدادن.. ریوجین نمیتونست جلوی خودش بگیره تا به موهای یجی دست نزنه.

کم کم چشماش گرم شد و اونم وارد دنیای خواب شد.

هردو.. با عشقی که بینشون بود و باعث شده بود گرمای شدیدی بینشون باشه.. راحت خوابیده بودن:).


~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
های بیبی هام.. پارت جدید.

سخنی ندارم ولی خیلی اسمات دارم😂🗿

خرذوق کیست؟کسی که بلاخره میتونه ادامه‌ی فیک رو بنویسه..

بله! تمام پارت هایی که شما تا الان خوندین نوشته شده بود و من فیک رو نمینوشتم😏🚬

My hopeWhere stories live. Discover now