Paris

297 30 16
                                    

Jisoo POV

جیسو_آخیش.. بلاخره رسیدیم.

رزان با حرفم خندید و جت خارج شد.

رزی_سلام پاریس.

رزان داد زد که من خندیدم و دستشو گرفتم.

جیسو_بیا بریم.

لبخندی زد و سرشو تکون داد.

از فرودگاه خارج شدیم، راننده با دیدن ما تعظیم کرد و در ماشین رو باز کرد.

جیسو_سوار شو.

به سمت رزان گفتم که لبخندی زد و گونه‌م رو بوسید و سوار شد.

راننده درو بست و اون یکی در رو باز کرد و من سوار شدم، درو بست و سوار ماشین شد.

جیسو_حرکت کن.. به سمت هتل.

راننده سری تکون داد و حرکت کرد.

رزان دستم رو گرفت و با انگشتام بازی کرد.

همونجور که با انگشتام بازی میکرد سرشو گذاشت روی شونم به کارش ادامه میداد.

موهاش رو بوسیدم و سرمو به سرش تکیه دادم.

دستمو توی دستش حلقه کردم و بعد پشت دستش رو بوسیدم.

راننده_ .Nous sommes arrivés Mlle Kim
(میس کیم رسیدیم)

جیسو_ OK, prenez la voiture jusqu'au parking puis partez .
(باشه ماشین رو ببر پارکینگ و بعدش برو)

راننده سری تکون داد و پیاده شد و بعدش درو برای ما باز کرد.

تعظیم کرد و رزان گفت

رزی_Merci de nous avoir rejoint.
(مرسی از اینکه مارو رسوندی)

راننده لبخندی زد و چمدون هارو در آورد و رفت.

دسته‌‌ی چمدون هارو توی دستم گرفتم و مشغول راه رفتن شدم.

رزی_یااا صبر کن.

مثل سنجاب دوید سمتم و لباشو آویزون کرد.

وارد هتل شدیم و به سمت پذیرش رفتیم.

جیسو_Bonjour, j'ai eu un rasoir pendant cinq jours.
(سلام من رزرو داشتم برای پنج روز)

_au nom de?
(به نام؟)

جیسو_Kim Jisoo.
(کیم جیسو)

_Oui .. Bienvenue Miss Kim. C'est la clé de votre chambre.
(بله.. خوش اومدین میس کیم. اینم کلید اتاقتون)

جیسو_Reconnaissant.
(ممنون)

_Tu n'as besoin de rien d'autre.
(چیز دیگه‌ای لازم ندارین؟)

با لحن اغواکننده‌ای گفت که بی حس نگاهش کردم.

جیسو_Si j'en ai besoin, je dirai à ma femme de t'appeler.
(اگر چیزی لازم داشتم به همسرم میگم باهاتون تماس بگیره)

با لحن سردم جواب دادم که ناامید شد. کلید رو گرفتم و به سمت آسانسور رفتیم.

آسانسور حرکت کرد؛ رزان محکم زد تو سرم که آخ گفتم و سرم رو مالیدم.

My hopeWhere stories live. Discover now