~وضعیت:°پایان یافته°~
چجوری شد که اومدی تو زندگیم...زندگی سیاه و بی رنگ من با ورود تو رنگارنگ شد...خوب موقعی وارد زندگیم شدی!
آخر داستان ما چی میشه؟خوب تموم میشه...ما به هم میرسیم؟!
🔞این فیک دارای صحنه های زیادی است🔞
Lis_top jisoo_top
Cupels :...
توی راه کلا سکوت بود...برعکس قیافه و استایل عالیش اخلاق گهی داره:/ احساس میکنم که قراره بیشتر باهمدیگه روبرو بشیم؟عجیبه...
جیسو_رسیدیم.
با صدای قشن...ای باباااا. با صدای جیسو افکارم تموم شد و به سمت پاساژ رفتیم.
رزی_بیا اون لباس رو میخوام. جیسو_بله بانو.
چرا قلبم داره تند میزنه؟بگذریم.
رفتیم و وارد مغازه شدیم و یه خانمی اومد سمتمون.
فروشنده_سلام میس کیم.
جیسو_سلام.
وایسا. این چرا صداشو نازک کرد:/خاک تو سرت زن هول. رزی_من اون لباس رو میخواستم.
به من نگاه کرد.
فروشنده_اون از قبل خریده شده.
رزی_پس چرا خریدار نیومده ببره؟
فروشنده_اون به شما مربوط نیست...بخواین هم پولتون نمیرسه پس مغازه رو ترک کنید.
جیسو_اول برو لباس رو بیار دو برابر قیمت میخرمش دوم یکبار دیگه با دوست دخترم اینجوری حرف بزنی حقوقت رو میدم و میندازمت بیرون.
زن هول ترسید و رفت لباس رو آورد.
رزی_چرا گفتی دوست دخترتم؟
جیسو_به خودم مربوطه.
رزی_چه جالب...منو قاطی میکنی بعد میگی به خودم مربوطه.
جیسو_برای اینکه نمیخواستم به کسی توهین بشه.
رزی_به اون توهین شد.
جیسو_اون مهم نیست.
رزی_پس من مهمم؟
جیسو_خودت جوابو داری.
فروشنده_بفرمایین برین اون اتاق و پروف کنید. رفتم اتاقی که گفت و لباس رو پوشیدم.چقدر خفنه.
Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.
خیلی قشنگ شدم...ماچ به خودم جیسو قربونم بره. چقدر گیر دادم به این بیچاره:/
از اتاق خارج شدم و سمت جیسو رفتم.
رزی_خوب شدم؟
جیسو بهم زل زد و بعد از چند لحظه گفت
جیسو_اوهوم.
رزی_خودم میدونم. گفتم و اولین نفر از مغازه خارج شدم و جیسو چند لحظه بعد اومد.