◁❚❚▷
امروز یکشنبه بود.
طبق برنامهی همیشگی، جونگکوک باید امروز تعطیل باشه.
این به معنی موندن اون توی خونهست، من میتونم باهاش صحبت کنم و شاید یجا ببرمش.منظورم از یجا، رستوران یا کافه نیست.
اون بخاطر من باید از همچین جاهایی متنفر باشه.
حداقل با حضورش درکنار من مشکل داره.
مطمئنم!همونطور که توی سرویس مشغول حالت دادن به موهای بلوندم بودم، داشتم به این فکر میکردم جونگکوک رو کجا ببرم.
دیگه موهام به زیبایی چند ماه پیش نمیدرخشید.
پژمرده بنظر میاومدن و انگار ازم میخواستن هرچه زودتر یه رنگی روشون بزنم.شاید ببرمش آرایشگاه.
یا یکم پاساژ گردی؟
خودمم نمیدونم!سوت زنان از سرویس خارج شدم و جونگکوکی رو دیدم که نیمه برهنه توی پذیرایی خم شده بود.
عضلههای کتف و کمرش...بخاطر حالت نیمه نشستهش کِش اومده بودن.
چندبار دستش رو زیر مبل کشید و بعد نفس بلندی از روی کلافگی سر داد.
حتما باید بخاطر سرزانوهای پارهش، زانوش درد گرفته باشه.
اصلا چرا یه جین پاش کرده بود؟"دنبال چی میگردی؟"
بالای سرش، دست به سینه ایستادم.
دیدن تقلاها و نفس زدنهای بلندش، جذاب بنظر میرسید.
همینطور نمیتونستم از دید زدن پشت موهاش و گردن کشیدهش، دست بردارم."کیف پولم! هوف. نه توی کولهم بود نه کشوی کنار تخت"
سرشو بالا آورد و منظرهی زیباتری رو بهم هدیه داد.
منظورم همون قفسهی سینهی سفید و نیپلهاشه."تو جایی کیف پولمو ندیدی؟"
توقع داشت دست از نگاه کردنش بردارم و برای پیدا کردن جواب سوالش، فکر کنم؟
اینو ازم نخواه جونگکوک.
من خیلی دربرابرت سستم."ندیدم"
با یه نفس بلند گفتم.
"دیرم شده! لعنتی"
زمزمهش رو شنیدم.
اون دیرش شده؟آرنجشو روی مبل گذاشت و کمرشو به پشتی تکیه داد.
وقتی سرش به سمت عقب سُر خورد و چشمهاش بسته شدن...فهمیدم کار اون توی اغوا کردن من بیسته!
حتی اگه نخواد هیچ تلاشی کنه."پول نیاز داری؟"
خوشبختانه سر مسائل مالی، تعصبی نداشتیم.
چون هردومون به اندازهی هم، به همدیگه کمک میکردیم تا زودتر وضعیت زندگیمون پیشرفت کنه.
پس بخاطر شنیدن این سوالم، به جونگکوک برنخورد."مسئله پول نیست. کارت عضویت مهد و گواهینامهم...همهش توی اون کیف کوچیکه"
پیشش روی زمین نشستم و با پشت دست، روی شکم تختش ضربه زدم.
DU LIEST GERADE
𝑻𝒉𝒆 𝒄𝒉𝒂𝒓𝒎 𝒐𝒇 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒊𝒏𝒈✗
Fanfiction▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: خیانت کردن یه انتخابه، نه یه اشتباه یا خطا. وفاداری یه مسئولیته، نه یه انتخاب! بیاین ببینیم وقتی تهیونگ اشتباه کرد، جونگکوک تصمیم میگیره که بازم انتخابش کنه یا نه!