◁❚❚▷
تهیونگ تمام مدت به من رسیدگی میکرد با اینکه چیزیم نشده بود و درد زیادی احساس نمیکردم، اون بیست چهار ساعته کنارم مینشست و ازم میپرسید چیزی نیاز دارم یا نه.
من فکر میکردم که آسیبی ندیدم ولی وقتی تهیونگ منو لای پر قو گذاشت و کمی لوس شدم، فهمیدم تمام مدت خاطرهی بدی از اون درگیری داشتم.
به طور کلی روی تختم و بین لحاف نازکم، احساس امنیت نمیکردم.تا جایی که میتونستم از خودم شجاعت نشون دادم و حالا دستمزد این عمل، به تکاپو افتادن تهیونگ و مثل پروانه چرخیدن به دورم بود.
شب اول با یه قرص، درد بازو و سرمو کاهش دادم اما طی یک کابوس بدی که دیدم، من تب کردم!
به گفتهی تهیونگ با صدای بلند هزیون میگفتم و روی تخت غلت میزدم.نمیدونستم صدام چقدر بلند بوده که تهیونگ از پذیرایی شنیده.
اون منو در آغوش گرفت و مدام میگفت که اشتباه کرده، که مقصر بوده و اون لیاقت این مجازات رو داشته.حقیقتا هیچ حرفی برای گفتن نداشتم.
آشفتهتر از اونی بودم که بهش دلداری بدم یا از توی بغلش بودن احساس شرم کنم.
انگار تمام شرط و شروطی که با خودم گذاشته بودم رو فراموش کردم.
اینکه نزدیک تهیونگ نشم و اجازه ندم برای دومینبار قلب من رو به لرزه دربیاره.تهیونگ یکی از تیشرتهای گشاد و بدون آستینم رو بهم داد تا حرارت بدنم کمتر آزارم بده.
اون صورتش رو چرخوند تا من با خیال راحت لباس تن کنم ولی برای اینکار زیادی خسته و عرق کرده بودم."کمکم کن"
کلافه نالیدم و تیشرتی که توی اون تاریکی نمیتونستم یقهش رو پیدا کنم، سمتش پرتاب کردم.
اون با سری پایین افتاده لباسم رو عوض کرد و با شنیدن هر نالهی بیجون از سمت من، گرفته نچنچی میکرد."نخواب تا قرصت رو بیارم"
من صبر کردم تا قرص رو بیاره و زودتر از شر این درد کلافه کننده رها بشم.
"ممنون"
بعد از قورت دادن آب اون هم به سختی، ازش تشکر کردم.
اون هیچی نگفت ولی بجاش کنارم نشست و دستم رو محکم گرفت.
نوازشهاش رو ادامه داد و کنار تخت چمپاته زد."برو بخواب"
زمزمهی بیجونم رو نادیده گرفت.
"حالا که فرصت پرستاری کردن ازت پیش اومده عمرا"
صدای اون گرفتهتر از من بود.
"بیحساب شدیم"
به چند روز پیش اشاره کردم.
وقتی که به خوبی مراقبش بودم تا بهبود پیدا کنه.
VOUS LISEZ
𝑻𝒉𝒆 𝒄𝒉𝒂𝒓𝒎 𝒐𝒇 𝒑𝒂𝒓𝒕𝒊𝒏𝒈✗
Fanfiction▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: خیانت کردن یه انتخابه، نه یه اشتباه یا خطا. وفاداری یه مسئولیته، نه یه انتخاب! بیاین ببینیم وقتی تهیونگ اشتباه کرد، جونگکوک تصمیم میگیره که بازم انتخابش کنه یا نه!