با رسیدن به خونه، جونگین لبخند عمیقی زد و قدمی به عقب برداشت.
کیونگسو فکر میکرد امشب هم مثل دفعات قبل بدون حرف از اونجا میره اما با صدای جونگین توی جاش متوقف شد.
_فردا افتتاحیست. حتما میای؛ مگه نه؟
با سکوت کیونگسو تابی روی پاهاش خورد و با تردید گفت: شنیدم به سوهو هیونگ میگفتی ممکنه نتونی بیای ولی...لطفا بیا. باشه؟
+پدرم چند روز قراره کره نباشه. شاید خواستم فردا رو پیشش باشم.
_اوه...باشه پس...امیدوارم بهت خوش بگذره. خوشحال میشم اگه ببینمت. شب بخیر.
به داخل رفتن کیونگسو خیره شد و خواست با بسته شدن در برگرده که زمزمه آروم کیونگسو رو شنید.
+شب بخیر
با چشم های گرد شده به در بسته شده نگاه کرد و وقتی فهمید درست شنیده ذوق زده دستش رو روی دهنش گذاشت.
لبخند عمیقی زد همونطور که به آرومی بدنش رو تکون میداد راه اومده رو برگشت و به طرف خونش رفت.
*****
برای بار دهم به در ورودی نگاه کرد و وقتی باز هم کیونگسو رو ندید ناامید به تمیز کردن میز ادامه داد و تلاش کرد بار دیگه که ؛ اما بعد از چند دقیقه با شنیدن صدای خوشحال سوهو که کیونگسو رو خطاب قرار میداد هیجان زده سرش رو بالا گرفت و دید کیونگسو بهش خیره شده.
لبخند عمیق و شادی زد و با قدم های سریعی به طرفش رفت.
_اومدی؟
کیونگسو به آرومی سرش رو تکون داد و جونگین با لبخندی که از این عمیق تر نمیشد گفت: خیلی خوشحالم که میبینمت. ممنونم که اومدی سویا!
با شنیدن اسمش از زبون جونگین لبخند کمرنگی زد با پایین فرستادن سرش گفت: میرم کمک کنم.
_اوه..آره. میتونی اول لباستو عوض کنی.
خواست دنبال کیونگسو بره اما دیدن چشم غره سوهو کافی بود تا لب هاش رو آویزون کنه و به ادامه کارش برگرده.
*****
به محض تموم شدن کار و خداحافظی کردن از سوهو و ییشینگ، جونگین مثل همیشه با چند قدم فاصله کیونگسو رو به طرف خونش همراهی میکرد.
وقتی بالاخره رسیدن جرعتش رو جمع کرد و قبل از اینکه کیونگسو دور بشه به آرومی صداش کرد.
_کیونگسو؟
با نگاه سوالی سو، دستی که تمام مدت پشتش بود رو جلو آورد و جعبه کوچیکی رو جلوی صورت کیونگسو گرفت: اینو امروز برای تو خریدم. به...مناسبت شروع کار جدیدت! امیدوارم توش موفق باشی...و هرروز بتونم لبخندت رو ببینم.
کیونگسو با کنجکاوی جعبه رو از جونگین گرفت و بلافاصله نگاهی داخلش انداخت.
کاکتوس کوچیک و تیغ داری که داخل گلدون سفید رنگی بود و دورش با صدف های ریز تزیین شده بود.
![](https://img.wattpad.com/cover/252772763-288-k332110.jpg)
VOCÊ ESTÁ LENDO
Sinner Angel 🧚♂️
RomanceFiction: Sinner Angel Couple : Kaisoo Genre : Romance, Angst, Fantasy Writer : Honey Bee ......................................................................... کیونگسو هیچ وقت نفهمید چیزی که درگیرش شده نفرینه یا طلسم...اما میدونست هرچی که هست باع...