34:" رام نشده " 🖤🥀

654 68 91
                                    




از‌ داخل سرویس بهداشتی بیرون اومد ناگهان در اتاقش باز شد و‌ جیمین پرید داخل اتاق .
_ته-..
تهیونگ به معنای ساکت شو دستشو روی دماغش گذاشت و هیسی کرد.

جیمین با اشاره تهیونگ تازه نگاهش به جونگکوک که روی تخت خوابیده بود افتاد.
با ابروهایی بالا رفته به تهیونگ چشمکی زد .
_اوپس!

تهیونگ با دست محکم پس کلش کوبید و‌ هلش داد از اتاق بیرون .
جیمین با شیطنت از لای در ، دوباره خواست جونگکوک لختُ که لای ملحفه پیچیده شده بود و دید بزنه که تهیونگ با بیرون زدن از اتاق در رو پشت سرش بست.

_خیالت تخت اینجا دوربین نداره.

تهیونگ با این حرف جیمین با دلتنگی اغوشش و به روش باز کرد که جیمین دست از شیطنت برداشت و دستاشو دور کمر تهیونگ حلقه کرد .تو اغوش گرمش فرو رفت و نفس عمیقی و اسوده ای کشید.

_خیلی نگرانت بودم ، ولی یونگی بهم گفت که بزودی میبینمت...

تهیونگ جدی و سرد لب زد :
_هنوزم با یونگی؟

جیمین به ارومی از اغوش تهیونگ بیرون اومد و با شرم خواستنی به چشماش زل زد:
_من ، خیلی دوسش دارم تهیونگ.

رز سفید خونین🥀🖤BLOODY WHITE ROSEOnde histórias criam vida. Descubra agora