دودی آسیب‌دیده💙

1K 278 95
                                    


_ هیچ‌کسی نمی‌تونه بهت آسیب برسونه، ممکنه سعی کنن بهت طعنه بزنن؛ ولی سعی کن خودت رو کنترل کنی.
جونگ‌کوک سخت زمزمه کرد و بالأخره با خوش‌آمد‌گویی قابل توجهی وارد عمارت شدن.
این عمارت شبیه خونه قبلی تهیونگ بود... موقعی که توی خونه‌ی منحوس کیم‌ها زندگی می‌کرد.

_ مناسبت این مهمونی چیه؟
تهیونگ کنجکاو به مهمونی اشرافی روبه‌روش نگاهی انداخت و بی‌میل نوشیدنی بدون الکلی برداشت.
حالا تقریباً پشیمون شده بود، تحمل فضایی که اون رو به‌یاد خاطرات زشت گذشته می‌انداختن، آسون نبود.

_ نکته همینه، این مهمونی برای شراکت چند تا کمپانی غول‌‌پیکر آمریکایی ترتیب‌داده شده و در کمال ناامیدی به‌‌خاطر برند جدیدی که راه‌اندازی کردم، من هم دعوت شدم.
جونگ‌کوک گوشه‌ی لبی بالا داد و سعی کرد با منطق سرد خودش با سرتکون‌دادن جواب سلام افراد درون مهمونی رو بده.

_ صبر کن مگه تو کنار پدرت کار نمی‌کردی؟
تهیونگ با صورت درهمی زمزمه کرد و روی یکی از صندلی‌ها نشست.

_ آبی انگار واقعاً تلویزیون نگاه نمی‌کنی... من هفت سالی هست که برندم رو از پدرم جدا کردم، اسم برند جدیدم تی‌اندامه... اول حرف تهیونگ و مین‌هیون.
جونگ‌کوک ابرویی انداخت و شیفته نگاهی به تهیونگ انداخت.

_ آم... وقتی یه بچه تو خونه‌ات باشه جز کارتون نمی‌تونی چیز دیگه‌ای ببینی.
امگای بلوبری خجالت‌زده نگاهش رو به‌سمت دیگه‌ای دزدید و دست‌به‌سینه به جلوش خیره شد.
در واقع جونگ‌کوک می‌تونست خیلی زودتر دنبال اون و مینی بیاد نه اینکه برندسازی انجام بده.
حالا دوباره آبی ناامید شده بود...
هرچند این قسمت که تحت‌تأثیر قرار گرفته بود رو هم نمی‌تونست نادیده بگیره، در نهایت قلبش با بیچارگی برای دودی می‌تپید...

_ می‌شه فقط برای من خجالت بکشی؟ این‌طوری بیشتر دلم می‌خواد یه لقمه‌ی نرمت کنم.
جونگ‌کوک تمام این حرف‌ها رو درحالی می‌گفت که سرد ایستاده بود و سعی می‌کرد با مدل مخصوص آبی حرف نزنه.

_ این‌قدر عجیب نباش... مگه من خوراکی‌ام؟
آبی آروم زیرلب زمزمه کرد و سرخ‌شده جرعه‌ای از کوکتل بدون الکلش رو نوشید.

_ معلومه که هستی! خوراکی موردعلاقه‌ی جونگو...
آلفای دودی آروم‌تر زمزمه کرد و ناخودآگاه دستش رو به رون‌های آبی کشید.

_ انسان باش جونگو!
تهیونگ دست مرد رو عقب زد و با لبخند مصنوعی به صورت پاپی‌مانند آلفا، نگاهی انداخت.
چطور می‌تونست با اون چشم‌های گرد و خوشگلش این‌قدر براش لوس باشه؟

_ جونگ‌کوک؟
صدای مشتاق دختر شنیده شد و این دفعه بدون اینکه تهیونگ متوجه منشأ صدا بشه، دختر خودش رو توی بغل آلفای دودی انداخت و شیفته دست‌هاش رو دور گردن جونگ‌کوک، حلقه کرد.

blueberry omega 💙 (kookv)Où les histoires vivent. Découvrez maintenant