کشیش داشت سوگندهاشون رو بهشون میگفت. اول آلفا و بعد امگا اونهای رو بعد از کشیش تکرار کردن. جین ردیف اول توی جایگاه مهمونا نشسته بود و داشت آب پرتقالی که داده بودن رو میخورد و به اون ازدواج مسخره ای که جلوی چشماش داشتاجرا میشد رو نگاه میکرد. خانواده ی جیمین نه اونقدر خوشحال و نه اونقدر ناراحت بودن. خواهر و برادرای جیمین چقدر با اقتدار نشسته بودن. قدرت تنها چیزی بود که توی نگاه اول میشد توی چهرشون دید
از فرومونهایی که ازشون ساطع میشد فهیدن اینکه اونا همشون آلفا هستن کار زیاد سختی نبود. پس جیمین هم مثل خودش بین آلفا بزرگ شده بود! طبق چیزی که از بقیه شنیده بود انگار آلفا پارک سه تا امگا داشت پس اینجوری بود که جیمین هیچ اهمیتی به اینکه امگای دوم کسی باشه نمیداد
بعد از گفتن اینکه آلفا میتونه امگاش رو مارک کنه، جین بدون پلک زدن فقط بهشون خیره شد. چیزی درونش داشت فشرده میشد و نفس کشیدن رو براش سخت میکرد ولی نمیتونست این مراسم رو بهم بزنه حتی اگه در حال مرگ بود. اون حالا دو نفر بود و باید امنیت فرزند تازه به وجود اومدش رو تضمین بکنه
آلفا سرش رو توی گردن سفید و باریک جیمین فرو کرد و دندون هاش رو به قصد مارک کردن توی غده های فرومونیش فرو کرد.چهره ی جیمین از درد جمع شد اون نمیتونست ردی از خودش روی گردن نامجون بزاره چون توی این مورد جین سریع تر از اون عمل کرده بود
_بعد تموم شدن این مراسم... بهتره توی اتاقت بمونی فهمیدی؟
×بله فهمیدم
کنار گوشش گفت و بعد با لبخند ازش جدا شد.انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده بود و همه چی خوش و خرم بودنامجون به جین نگاه کرد که با وجود کنار اومدن با پوشیدن اون کت و شلوار مزخرفی که اصلا برای اون نبود همچنان بی حال و عصبی بود. انگار که درد داشت. رنگ صورتش پریده بود و چشماش خمار بود و پیشونیش از عرق داشت میدرخشید
زیاد طولی نکشید که از جاش بلند شد و سریع به سمت عمارت دویید و پشت بندش خواهر جیمین بلند شد با ظرافت تمام به سمت عمارت آروم آروم رفت. داخل عمارت جین فقط دنبال دستشویی بود تا همون یه ذره آب پرتقالی که خورده بود رو هم بالا بیاره. شاید بچش هم متوجه این همه بی انصافی ها شده بود و فقط میخواست والدش رو از اون جو نفرت انگیز دور کنه
هرچیزی که خورده بود رو بالا آورد و دوباره با معده ای که میسوخت کف اون دستشویی دراز کشید. درد داشت و نمیدونست اینو به کی بگه تا بتونه باش درمانی پیدا کنه. البته اون الانشم درمانشو میدونست کجا پیدا کنه ولی الان درمان کس دیگه ای رو بغل کرده بود و داشت میخندید
ŞİMDİ OKUDUĞUN
predator
Hayran Kurguهمه برای حفظ قلمروی خودش جنگ میکنن لیدر یه پک موظفه از داراییهاش محافظت کنه چی میشه اگه یه قلمرو توی جنگ شکست بخوره؟ تمام داراییهاش به غارت قلمروی برنده درمیاد پول، زمین، بتاها و آلفاهایی که زنده موندن و البته امگاها کیم نامجون لیدر قلمروی شادو...