18

126 44 20
                                    

پارت چک نشده اگر مشکلی بود بهم بگید لطفا😚

٪بگیر بخور یکم غرغرت کم بشه .

جونگ کوک نگاه متعجبش رو به هیونگش داد .

+من؟؟؟؟؟من کی غر زدم ؟

٪نکنه منم که داشت بابت اینکه حوصله نداره ما جلوش غش کنیم زر زر اضافی میکردم ؟

+منکه غر نزدم .فقط نگرانتون شدن .مثل اینکه خوبی کردن به من نیومده .

٪خفه بابا .زودتر بخور بریم که اصلا تحمل بیشتر دیدنت رو ندارم .میترسم اینقدر امروز دیدمت بچه ی دست گلم شکل تو بشه .

با خنده ی جیمین ،به سمت برگشتن .

یعنی خودش هم میدونست که با خنده های با دل الفا چکار میکنه .

با دیدن سکوت دو نفر دیگه با خجالت سرش رو بالا اورد و با چشمان خیره اشون مواجه شد .

به سختی اب دهانش رو قورت داد .الفا با دیدن گونه های گل افتاده اش لبخندی زد و انگشتان مردانه و کشیده اش رو روی صورت امگای هلوییش به رقص دراورد .

+هیچ وقت جلوی خنده هات رو نگیر.شنیدن صدای خنده هات درست مثل صدای جریان زندگی میمونه .هیچ وقت من رو از شنیدنشون محروم نکن امگای من .

جیمین ا چشمان متعجبش هر دو شون رو مجبور کرد موضوع رو عوض کنن.

+پاشین زودتر بریم خونه تا نامجونی هیونگ خونه رو با اتیش نکشیده .اخرین بار که بهم زنگ زد قرار بود براتون سوپ قلم گاو درست کنه .تا اوضاع خراب نشده باید خودمون رو برسونیم خونه .

٪نگران نباش.خونه چیزیش نمیشه اما احتمالا به جای سوپ قراره تهدیگ قلم گاو بخوریم .ههههههههه.

الفا که به خوبی تونسته بود جوئ رو عوض کنه ،به سمت جیمین رفت و جلوی پاهاش زانو زد .

-چچچچی کار میکنییییی؟

کوک نگاهش رو با امگایی که با استرس و خجالت بهش نگاه میکرد داد .

با لبخند دندان نمایی جواب داد.

+با این دست و توتفرنگی توی شکمت که نمیتونی خودت خم بشی و کفش پات کنی.مخصوصا این که بند داره .یادم باشه حتما برای یه کفش بدون بند بخرم .

جیمین با سری پایین شروع به بازی با گوشه استینش شد .

- توتفرنگی ؟

کوک بدون اینکه سرش رو بالا بگیره خنده ای کرد .

+اره توتفرنگی .اخه تو مانیتور دکتر اندازه ی یه دونه توتفرنگی  کوچولو بود .حالا بزار بزرگتر که شد اسمش رو عوض میکنیم .شاید یهویی شد گیلاس .هههههههههه.

امگای هلویی متوجه نبود که لبخند روی لبانش نشسته و اگر نه زود از چشم جین هیونگش که با دقت بهش خیره شده بود مخفی اش میکرد .

my dandelion(kokmin)Where stories live. Discover now