⚜️𝔓𝔞𝔯𝔱 𝔰𝔦𝔵𝔱𝔢𝔢𝔫⚜️

4K 622 366
                                    

در تراس باز بود عرف سرد به داخل اتاق نفوذ میکرد امگای سلطنتی وسط تخت کینگ سایز مچاله شده بود سرش از مستی شب قبل درد میکرد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

در تراس باز بود عرف سرد به داخل اتاق نفوذ میکرد امگای سلطنتی وسط تخت کینگ سایز مچاله شده بود سرش از مستی شب قبل درد میکرد.

دو پلک زد اولین چیزی که رو به روش قرار داد تکون خورد؛ پرده سفید رنگ حریر بود. سرش رو چرخوند گنگ به اتاق نا‌آشنا نگاه کرد یک اتاق بزرگ با تم سفید و خاکستری.

چند لحظه‌ای توی سکوت سپری شد صدای جیرجیرک‌های فرضی ذهنش بلند شد ناگهان روی تخت نیم‌خیز شد با بهت هر دو دستش رو روی پیشونیش گذاشت هر دو چشمش افزایش سایز چشمگیری پیدا کرد زیر لب زمزمه کرد:
- شت، شت...

رنگ زیر پوستش دوید و از فکر چیزایی که شب قبل توی مستی به ژنرال گفته بود از خجالت در حال آب شدن بود «دیوونه شده بودی، ته فاک یو» دست‌هاش رو حرکت داد و چتری های پخش و پلاش رو بین انگشت‌هاش کشید با صورت روی محلفه تخت فرود اما و فریاد بی صدایی داخل تشک تخت کشید.

با احساس رایحه چوب صندل سرش رو یک ضرب بالا گرفت قبل از اینکه اون رو در این حالت رقت انگیز ببینه صاف نشست. آلفای خون خالص در حالی که سینی داخل یکی از دست‌هاش بود وارد اتاق شد نیم نگاهی به امگایی که از خواب بیدار شده بود انداخت.

- صبح بخیر!
نجوای آرومی که با لبخند ژنرال تزیین شده بود قلبش رو ذوب کرد این مرد چه قصدی از این کاراش داشت نمیشد به قول و قرار هاشون پایبند بمونه «فقط صبح بخیر گفت»

پسر کوچکتر باز هم تو پوسته سخت و سنگینش فرو رفت با اخم کوچیکی سرش رو تکون داد انگشتش رو روی شقیقه‌اش کشید لب‌هاش به حالت خط در اومد.
- سرم داره می ترکه.

سینی حاوی سوپ و یه قرص کنارش، روی تخت قرار گرفت نگاهش به زنجیر معلق شده از گردن جونگ‌کوک برخورد کرد و با قورت دادن آب گلوش نگاهش رو از گردن حجیم آلفا گرفت‌ باز سیستم بدنش به هم ریخته بود.

- طبیعیه، دلم نمی‌خواست با اون حال برگردی به قصر و شایعه مست شدن لونا بیرون قصر رو به دوش بکشی.
دلیل اصلیش رو که «میخواستم وقت بیشتری رو کنارت باشم» فاکتور گرفت باید تو بیان احساساتش محتاط می‌بود. به کاسه سوپ اشاره کرد پشت گردنش رو خاروند و ادامه داد:
- سوپ خماری درست کردم به سردردت کمک می‌کنه.

⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️Where stories live. Discover now