کف دست سرد شدهاش رو به ملافه کشید، منتظر به پزشک نگاه کرد. مرد بتا با جدیت مشغول نگاه کرد تصویر سونوگرافی بود و جونگکوک نگاهش روی شکم تخت مروارید که با مایع لزجی پوشیده شد بود.
دکتر آخرین مشاهداتش رو انجام داد و غلتک سونوگرافی رو عقب کشید پرستار کنار پزشک دستمالی نزدیک شکم تهیونگ آورد که دستمال از دستش گرفته شد. جونگکوک دستمال رو بین دستش گرفت و مشغول تمیز کردن شکم امگاش شد.
صدای پزشک باعث شد سر تا پا گوش بشن برای گفتههاش:
- اتفاقی نیفتاده به دلیل اضطراب و تشویش هیتتون عقب افتاده لونا؛ یه دارو براتون تجویز میکنم ترجیح اینه که در معرض فورمون های پادشاه باشید تا حالتون مساعد بشه.«پس بچهام، چرا چیزی راجب بچه نمیگه؟!»تهیونگ تیشرتش رو پایین کشید نیم خیز شد و با چهرهای که کاملا نگرانی رو نشون میداد لب زد:
- پس بچه...چند ثانیه سکوت داخل اتاق حکم فرما شد. پزشک متعجب به مانیتور نگاه کرد بعد گردنش رو کج کرد بدون اینکه به چشمهای شاهزاده نگاه کنه جواب داد:
- کدوم بچه سرورم.آلفای خون خالص ابروهاش رو در هم کشید از بالا به پزشک نگاه کرد و زیر لب گفت:
- بیبی چک نشون داد که لونا بارداره.مرد بتا سرش رو بالا گرفت چند ثانیه کوتاه به لونا خیره شد بعد به مانیتور سونوگرافی اشاره کرد در همون حال توضیح داد:
- سرورم این فضای رِحمی همسرتون هست؛ متاسفانه فضای رِحمی در حال حاضر قادر به پذیرفتن یه جنین نیست. احتمالا بیبیچک خطا زده اما اصلا نگران نباشید اگه میخواید برای بارداری اقدام کنید بذارید رژیم مخصوص رو از الان...پتو رو روی سرش کشید، چیزی به قلبش چنگ میزد همون احساس احمقانهای که توی چند ثانیه اونو وابسته جنین نداشتهاش کرد صدای دکتر و جونگکوک رو میشنید؛ «چقدر احمقی تهیونگ» تمام عمرش به تنهایی گذشته بود حتی برادر و خواهری هم نداشت.
اون واقعا از وجود بچه خوشحال شده بود؛ نه برای ولیعهدی و آینده سلطنت؛ واقعا بچه ها رو دوست داشت.
چند لحظه قبل دکتر با دستگاه سونوگرافی اعلام کرده بود که بچهای در کار نیست و فقط به خاطر هیت عقب افتادهاش بدخلق شده از این گذشته بحثش با جونگکوک سر اینکه قراره از بچه سو استفاده کنه قلبش رو به درد میآورد «تو چی؟ بارها قلب اون مرد رو نشکستی؛ کیم تهیونگ تو بارها و بارها احساساتش رو زیر پاهات لگد مال کردی.» لب پایینیش رو گاز گرفت.
YOU ARE READING
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️
Fanfiction- با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیضهای جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور ندار...