چند روزی هست که روباه کوچولو تو این خونه هست و باعث میشه من حس بهتری داشته باشم وقتی میدونم که تو این خونه تنها نیستم
اما من بیشتر اوقات از ساعت دوازده ظهر تا یک و دو شب اون و تنها میذارم حتی الانم بیرونم ولی خب همه بچه ها دارن با یکی لاس میزنن و من نمیدونم چمه
چرا مثله همیشه دخترایی که تو رخت خواب از پورن استارا هم ماهر ترن منو سرگرم نمیکنن
یا یه ویسکی بلک قوی
یا ویید و ماریجووانا !!!
و الانم میخوام برم خونه ساعت سه بعد از ظهره و من خوابم میاد پس همین الان این چهار تا فاکر لعنتی و میذارم و میرم خونه
هی پسرا من دارم میرم خیلی خستم
لیام:دیشب کیو به فاک دادی که درست نخوابیدی؟
نایل: مگه خبر نداری بچمون از بد بوی شده گود بوی سه شبه کسیو به فاک نداده
بای بای فاکرای لعنتی
و بی توجه به حرفاشون
سوار ماشین مشکی داغونم شدم که بعد از پنج تا استارت تازه یادش افتاد روشن شه
رسیدم خونه و یه راس یه لیوان تگری آب زدم و لباسامو همون جوری پرت کردم رو زمین و رفتم تو اتاقم ولی از چیزی که رو تختم دیدم دهنم باز موند و نمیدونستم
چیکار کنم
دختری با موهای بلند مشکی خوابیده بود جالب از اون این بود که روی سینه هاش پر از موهای سفید بود و روی باسن و پوسیشم همین طور ٬در واقع یجور بیکینی لوکس درست کرده بود حتما خیلی پول این بیکینی و داده
از این فکرا اومدم بیرون و فک کردم از کجا اومده اصن؟
لابد که یه هرزه لعنتیه
«»««««»««»«»»»«»«»«»«««»»««««»»»««»»»»«»» بقیشو میذارم
الان دارم از خواب میمیرم شیش صبه
VOCÊ ESTÁ LENDO
Fox(zaynmalik)
Fanficساعت نزدیکه سه نصفه شبه دارم از سر درد میمیرم اوه بهتره هر چه زودتر این کوکائنارو از رو میز جم کنم و یه قرص بخورم از جام بلند شدم تا برم سمت یخچال اما با صدای ناله ضعیفی متوقف شدم حتما اثر توهم ماشروم و کوکه توهم زدم سرمو تکون دادم و به راهم ادامه...