تام نگاهی به نایل و بعد به زین انداخت
-خب خب خب.. داستانتون چقدر طولانیه؟ من فقط یه هفته دیگه تو این پایگاه هستم پس وقت دارین تعریف کنین
نایل نگران نگاهش کرد و ازش سوال پرسید
-کجا میری؟-یک ماهه برمیگردم وارد گروه آموزشی میشم برای تیم جدیدی که داره میاد قراره یه معلم خفن باشم
یه دستور فوری بودهزین: دلم به حال کسایی که تو آموزش میدی میسوزه
تام دهن کجی مسخره ای کرد و بعد به سمت نایل چرخید
-هی ریزه میزه کله طلایی.. همیشه باید تهدیدت میکردم تا دست از خوردن برداری ولی اگه این پیتزا رو نخوری مجبورت میگنم پوتین هام و واکس بزنی باور کن خیلی خیلی بد بو و کثیفه
نایل شونه هاش و بالا انداخت و تام و زین و هُل داد و از اتاقش بیرون کرد
تام با صورت متعجب و اخم کج و کوله ای به زین نگاه کرد
-چرا؟! واقعا باید بگی چش شده؟
-عاشق شده
-چی؟! عشق قبلیش هنوز که هنوزه دردسرمونه این یکی دیگه کیه؟
-به قول خوده ایرلندیمون یکی که آشپزیش خوبه
-خیلی بد هم نیست
-نه خیلی هم بد نیست فقط عاشق آشپز گروه گرگ شده
-شت... خیلی شت... یعنی عاشق یه بیعرضه شده که فقط دست پختش خوبه
-آره فقط همون بی عرضه هیکلش چهار برابر توعه و ده اینچ ازت بلندتره
-امید وارم یه هفته ای حالت خوب بشه چون بعد از رفتنم باید مراقبش باشی.. چقدر طول میکشه تا یادش بره؟! دو ماه!؟ بیشتر؟!
-این نایلی که ما میشناسیم حالا حالا ها عاشق میمونه... من میرم اتاق تریشا تو برگرد خوابگاه اصلا دیشب خوابیدی؟ چشمات قرمز شده
-وووو زد وان اهمیت میده... این باید توی تاریخ ثبت بشه.. تنهایی که نمیتونی بری یه هو وسط راه میوفتی و میمیری بعد تریشا من و اعدام میکنه بیا باهم بریم
تام دست زین و گرفت و کمکش کرد تا به اتاق تریشا برن
تام در و باز کرد و سلام نظامی داد و تریشا با دیدن زین بیرون از تخت بیمارستان فریاد کشید-دیوونه شدی؟؟؟ همین حالا برمیگردی بیمارستان الان
زین اخمی کرد
-من مشکلی ندارم با دکتر هم حرف زدم... نیومدم اینجا که بحث کنم.. گرگ تا کِی اینجا میمونه؟!
-تو.. برو بیرون و تو.. برمیگردی بیمارستان
تام ابرو هاش و بالا انداخت و از اتاق بیرون رفت
زین: گرگ؟!
تریشا مهربونتر به زین نگاه کرد
-گفته بودی یکی و از بینشون دوست داری.. میخوای چی کار کنی؟
YOU ARE READING
This man dies to night
FanfictionHighest ranking: #1 in fanfiction [complete] by sadafiiiii &saba حقیقت یا وظیفه؟ عشق یا نفرت؟؟ خانواده یا...خانواده!