Writer: AriiEel
Couple: KookV, YoonMin, HopV
VMin(FriendShip)
جونگکوک نفسشو به بیرون فوت کرد و برای اخرین بار به صخره خیره شد و سمت تهیونگ برگشت از دستش گرفت و سمت ماشین برد .
با سرعت رانندگی میکرد و وسط جنگلی که نزدیک به اولین.خونه ای که توش زندگی میکردن بود ایستاد .
تهیونگ دستشو اروم روی دستای جونگکوک گذاشت و با صدای ارومی لب زد :
_ خوبی ؟؟
جونگکوک اروم سرشو تکون داد و با صدای گرفته ای لب زد :
_ برام یکاری کن ..
به تهیونگ نگاه کرد و با بغضی که رو گلوش سنگینی میکرد ادامه داد :
_ کاری کن به هیجکس بجز تو فکر نکنم ..کاری کن تمام این خاطرات لعنتی از ذهنم بیرون بره کاری کن …
قبل از اینکه جملش تموم بشه لباش با بوسه شیرین تهیونگ بسته شد و به تهیونگ که روی پاهاش نشست نگاهی کرد و با فهمیدن منظور تهیونگ. چراغای ماشین و خاموش کرد و بلوز تهیونگ و از تنش بیرون کشید.
____________________
دستاش روی تن بلوری تهیونگ میلغزید ، بلوزشو از تنش کند و کنار بلوز تهیونگ روی صندلی کناریش انداخت
به تهیونگ که دستاش با مهارتی ناشیانه روی تنش میلغزید و جای جای بدنشو لمس میکرد لبخندی زد .
پاهای تهیونگ که از زانو خم شده بودن و روی پاهاش نشسته بودن رو یشتر سمت خودش کشید و تهیونک و مجبور به نشستن روی پاهاش کرد .
فضای تنگ و گرفته ماشین مانع از حرکاتشون میشد و این بشدت براش تحریک امیز و خواستنی بود
با حس سوزش عمیقی از گردنش اخمی بین ابروهاش نشست و دستشو سمت دکمه شلوار تهیونگ برد و و همراه لباس زیرش پایین کشید.
به تهیونک که دستش از روی شلوار روی عضوش نشست و و سمت دکمش رفت نگاهی کرد و از شیطنت خواستنی عشقش لبخند بی جونی زد .
به سختی از شر لباسای تهیونگ خلاص شد دستشو سمت دهن تهیونگ که مشغول بوسیدن گردنش بود برد .
تهیونگ از دست جونگکوک گرفت و بوسه های ریزی روی انگشتاش زد ..
دهنشو باز کرد و اروم دو تا انگشتاشو مک زد و با حس انگشتای جونگکوک روی ورودیش با درد چشماشو بست و لبشو گاز گرفت
با حس حرکت قیچی وار انگشتای جونگکوک تو پایین تنش دستاشو رو تکیه گاه چرم صندلی فشار داد و سرشو سمت لبای جونگکوک برد و با ولع شروع به بوسیدنشون کرد .
حتی برای لحظه ای تویه زندگیش فکر نمیکرد که یکروز انقدر زندگیش فرق کنه و عاشق پسری بشه که روزی ازش متنفر بود .