لیام
تو کارخونه داشتم رسید خرید کالا ها رو چک میکردم با
سهامی که امروز فروختم کلی پول دستم اومد از اتاق
اومدم بیرون رفتم یه سری به خط تولید بزنم بالا سر همه
کارگرا وایساده بودم به کارشون نظارت میکردم رسیدم به
یکی از کارگرا اسمشو پرسیدم
تریشا: سلام اسمم تریشا
چند وقت تو این خط کار میکنی ؟
تریشا: ۲سال قربان
خب از این به بعد میای تو خط ۳ من دیدم که چقدر سخت کار میکنی
تریشا: خیلی ممنون لطف میکنید
از خودت بگو از زندگیت چیکار میکنی؟
تریشا: سخت کار میکنم تا بتونم یه زندگی خوب برای
خودمو پسرم بسازم
اوه تو پسر داری؟
تریشا:اره
اسمش چیه؟
تریشا:زین
اوه اسم قشنگیه
من بیشتر تو خط سه نظارت میکنم حقوقتم زیاد میشه
تریشا: ممنون نمیدونم چه جوری محبتت رو جبران کنم
YOU ARE READING
stepfather
Romance[completed] این استوری عشق بین یه پسر و یه پدر خواندست که باید مخفی بمونه .. ❌🔞صحنه های خشونت آمیز و تجاوز
