Part8

925 83 11
                                    

وقتی چهره ی کبود جیسو جلوی چشمانش امد، به خودش قول داد انتقام بگیرد.

در اتاق جنی با شدت باز شد و بدن بی حال جیسو روی زمین افتاد.جنی سمت همسرش دوید و دراغوشش گرفت:

_جیسوی من.من و ببخش نتونستم ببینمت و ..

حرفش نصفه ماند چون گریه امانش نداد.جیسو لبخند بی جونی تحویل جنی داد:

_من و نجات دادی

اشک های جنی روی صورتش غلتید.

_ولی دارم جون الف هارو به خطر میندازم

جیسو به چهره ی نگران پرنسس اول زل زد:

_لباس هات و عوض کن باید جشن بگیریم.

جنی بهت زده به همسرش خیره شد.منظور اورانمیفهمید.

_چی؟منظورت چیه؟

جیسو دستش و روی کمر همسرش وگذاشت و دست مشت شده ش و جلوی چشم های جنی باز کرد.لای انگشت های کوچک و زیبای جیسو الماس صورتی رنگ زیبایی خودنمایی میکرد.جیسو زمزمه کرد:

_به زودی در قصر اشوب به پا میشه.

جنی الماس گرانبها که مختص ملکه بود و توسط سوران ربوده شده بود را از جیسو گرفت:

_و...ولی چطور این ..پیش توعه؟

جیسو خنده ی کوتاهی کرد.

_مردم هنوز هم لیسا رو دوست دارن.اون گرگینه ...بهم کمک کرد الماس و پس بگیرم.

جنی لبخند زد و پیشانی همسرش را بوسید.

_تو نمیدونی همه ی وجودم تا چه حد بهت اعتیاد داره

جیسو به سختی بلند شد و همسرش و طولانی بوسید.جنی تشنه ی همسرش بود.بادستانش صورت جیسو را قاب گرفت و لب هایش را بوسید.

دستان زیبای جنی بند سفید لباس جیسو را باز کرد.

همسرش را روی تخت انداخت و مشغول بوسیدنش شد.جیسو با تمام بیحالیش از همسرش نمیگذشت.

Rose pov

لیسا برگ های سیاه و عحیب و روی پوست شکمم کشید و دراخر برشون داشت و لای بوته ها پرتاب کرد.

_تاچند دقیقه دیگه دردت قطع میشه.

لب زدم:

_ممنونم 

بیتوجه به تشکرم کنارم دراز کشید و گفت:

_حالا دیگه بخواب.

خواستم اعتراض کنم ولی اون همیشه ذهنم و میخوند:

_میدونم سخته ولی باید این شرایط و تحمل کنی من اینجا پتو ندارم.همین که اتیش درست کردم خودش کلیه

چشماش و بست.لبخند زدم.من کنار لیسا دراز کشیده بودم و این لذت بخش ترین چیز برای من بود.وجود اون کنارم یه حس عجیب بود.صدای سوختن چوب های درختا توی اتیش داغ، عجیب و دلپدیز بود.تابه حال تو همچین موقعیتی قرار نگرفته بودم.به لیسا که کنارم دراز کشیده بود نگاه کردم.مژه های سیاه و بلندش که روی هم قرار گرفته بودن و چتری های قهوه ای که پیشونی بلندش و پوشونده بودن، باعث میشد باورم کنم اون واقعا یه ملکه ست.

✪Evil Love : Chaelisa❂Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin