_ ... چی ؟!بعد از چند ثانیه مات موندن به چهره های جدی شون پلک زد و گیج گفت . جونمیون نفس عمیقی کشید : فقط کافیه راستشو بگی چان ! ما قرار نیست کاری کنیم !
_ از کجا ... این حرفو میزنین ؟!
شینگ : میخوای بگی دروغه ؟
_ میخوام بدونم از کجا فهمیدین ! همین !
جونگین نفس عمیقی کشید : دیروز که حالش بد شد برای اینکه بتونه نفس بکشه چند تا دگمه ی بالای تیشرتش رو باز کردم و خب ...
چانیول پلک هاشو روی هم فشار داد . به چه دلیل کوفتی ای دوست دخترشو با چهار تا مرد توی خونه تنها گذاشته بود و رفته بود تا اینطوری لو بره !
_ هیونگ واقعا ما اینقدر غریبه ایم که نمیخوای حرف بزنی ؟!
سهون با دلخوری گفت و چانیول نفس خسته شو بیرون فرستاد .
_ بحث سر این نیست ... این راز من نیست که بخوام فاشش کنم !جونگین : پس این جمله رو میتونیم مثبت برداشت کنیم آره !
چانیول نگاهشون کرد و سر پایین انداخت . جونمیون نمیفهمید ... حتما ماجرای مهمی این میون بود که چانیول اینطوری از بابتش نگران بود !
_ ناامیدم کردی چان !
هیونگش رو نگاه کرد . جونمیون خودش ادامه داد : بعد اینهمه مدت هنوز نشناختیمون ؟ فکر کردی اگه ما میدونستیم چی میشد ؟ میرفتیم جار میزدیم و کیم رو لو میدادیم ؟ آبروش رو میبردیم و آرزوش رو ازش میگرفتیم ؟! ما رو اینطوری فرض کردی ؟
_ باور کنین قضیه این نیست ... من به شما ایمان دارم ... کاملا و واقعا ... این راز مال من نیست که از من دلخورین ... چرا از خودش دلگیر نیستین ؟ من چیکاره ام ؟
_ تو عاشقشی !
چشمهای چانیول درشت شدند و شوکه ییشینگ رو نگاه کرد : هیونگ !
ییشینگ پوکر نگاهش میکرد : چیه ؟ حداقل من یکی اگه احمق بودم و نمیدیدم چجوری نگاهش میکنی با رفتار دیروزت دیگه ایمان آوردم عاشقشی !
_ اون فقط غش کرده بود اما تو رسما مردی هیونگ !
_ تمام مدت هم با نگاهت قورتش میدادی ! حسودیم شد !
سهون و جونگین به ترتیب جمله ی ییشنگ رو ادامه دادند و چانیول شوکه پلک زد .
جونمیون گفت : اون به اندازه ی کافی همه چیز براش سخت هست ! زندگی کردن توی کشور غریبی که تمام اطرافیانت پسر باشن و مجبور باشی جلوی همه نقاب بزنی وحشتناکه ! اگه از خودش میپرسیدیم براش سختتر هم میشد ! تو هم نیازی نیست بهش بگی ما میدونیم ! فقط عادی رفتار کن !
چانیول حس میکرد داره از شدت شوک روح از بدنش خارج میشه .
_ هیونگ ... ازش ناراحت نیستین ؟
VOUS LISEZ
➴cαℓℓ мє нyυทg [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ]
Roman d'amour✧ ᴄᴀʟʟ ᴍᴇ ʜʏᴜɴɢ ✧ 🥀✧ژانر: عاشقانه،درام،زندگی روزانه، ۱۹ 🥀✧شخصیت ها: پارک چانیول ، لی جی آن ، دو کیونگسو و 🥀✧نویسنده : - @shiny_ownstory " من فقط یه آرزو دارم ... توی این دنیای مسخره تون نه عشق میخوام و نه حمایت هیچکسی رو ... نه دلم میخواد یه مر...