♡قسمت سی♡

104 24 15
                                    

با حس بوسه های ریزی که به شونه و گردنش زده میشد توی خواب اخم کرد و سعی کرد غلت بزنه .

_ نکن !

غرغر مانند زیر لب گفت و چند لحظه متوجه شد که اجازه دوباره خوابیدن رو گرفته اما گویا کور خونده بود ! دوباره اون بوسه ها شروع شدند و حس قلقلکشون کمک نمیکرد که جی آن بهشون بی توجه باشه .

دوباره نق زد : بذار بخوابم !

اینبار صورتش بوسیده شد : یعنی این بوی خوشمزه بیدارت نکرد ؟

دم گوشش زمزمه شد و جی آن کلافه لحاف رو کشید روی سرش : باهات کات میکنم بذار بخوابم !

چانیول خندید و چند دقیقه بهش خیره موند . اول فکر کرد بره زیر لحاف و کفریش کنه ولی بعد حس کرد ممکنه واقعنی باهاش کات کنه ... چانیول زیادی کیوت و زودباور بود !

برای همین فقط کنارش دراز کشید ؛ دستشو برد زیرش و همونطور مومیایی شده کشیدش توی بغلش .

محکم فشارش داد و جی آن تقلای ریزی کرد : الآن خفه میشم !

_ تقصیر خودته ! میبایست همونموقع که سافت داشتم بوست میکردم بیدار میشدی !

_ الآن خیلی هارد نشونت میدم تقصیر کیه !

از لابلای لحاف خفه صداش اومد و چانیول خندید . رهاش کرد و جی آن بلند شد و نشست . موهاش سیخ سیخی شده بودند و مثل انگری بردز با اخم نگاهش میکرد .

چانیول علیرغم حجم دل ضعفه ش لبخند زد : خب بیدار شو دیگه دلم تنگ شد !

لب و لوچه شو آویزون کرد و اخم جی آن از هم باز شد و بهش خیره موند .

_ من جایی نرفته بودم !

_ ولی چشمهاتو نمیدیدم !

جی آن پلک زد و بی حرف بهش خیره موند . چانیول لبخند زد ، بلند شد و چونه شو بوسید .

_ برو خوردنی شو بیا !

جی آن همونطور که لحاف رو میپوشید و بلند میشد گفت : من همیشه خوردنی ام اصلا !

_ کی بود میگفت ما توی دراما نیستیم و سر صبح آدم بوی سگ مرده میده ؟

_ نمیدونم والا از این احمقا کم دور و برمون نیست که !

پشت در دستشویی غیب شد و چانیول خندید .

چند دقیقه ای مشغول بالا و پایین کردن شبکه ها برای پیدا کردن یه برنامه ی کریسمسی خوب شد که زنگ در خونه زده شد . ابرو بالا انداخت و به سمت در رفت . با دیدن آدم های توی آیفون چشمهاش گرد شدند .

بدو بدو به سمت دستشویی رفت و صداش زد : جی آن ...

_ چیه باز دلت تنگ شد پسر بد ؟

_ جونمیون هیونگ اینا اینجان !

_ وات ؟

در دستشویی باز شد و جی آن مسواک به دهن نگاهش کرد : اینجا چیکار دارن دوباره ؟

➴cαℓℓ мє нyυทg [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang