♡قسمت چهل و دو ♡

127 22 5
                                    


_خب ! دختره یا پسر رییس کیم ؟
با نیش باز گفت و نتیجه ش منفجر شدن آدم بود !

_ فاکککک یووووو لی جی آن عوضیییی !

ته رین پرید روش و شروع کرد به زدنش و جیانا با اینکه خنده ش گرفته بود اما دردش هم گرفت : آییی اونی کبود میشههه نکن !

_ حقته ! یچوری میزنمت که داداشت فکر کنه رفتی خیلی خشن به یکی دادی !

جیانا چشم غره رفت و ته رین با اخم بهش خیره موند .
_ بده تنهاتون گذاشتم ؟

_ حیوون نمیبایست اول به من بگی ؟ فکر کردم فقط تویی و فقط با یه حوله اومدم بیرون عوضی !

جیانا زد زیر خنده : خب حوله کجاش بده ؟ لخت که نبودی !

_ حوله ی پوشیدنی نه عوضی ! حوله معمولی !

جیانا جلوی خودش رو گرفته بود که منفجر نشه : واااای چه سکسی ! خب پس جدی جدی دختره یا پسر ؟

_ گه بخور !

ته رین توپید بهش و جیانا خندید .
چند دقیقه بعد منشی صحنه کنارشون ظاهر شد و گفت : چند دقیقه ی دیگه روی آنتنیم !

جیانا سری تکون داد و بلند شد : اگه قصد جونت تموم شد من رفتم ! هیون میاد پیشت !

ته رین چشم غره رفت و جیانا با تحویل دادن لبخندی لباسش رو چک کرد و وارد استدیو شد .

یک ساعت تمام ته رین از جایی متفاوت با صفحه تلویزیون و اینبار زنده به دختر جوونتر خیره موند و وقتی هیون اومد و خودش رو پرت کرد توی بغلش بعد از کلی چلوندن نشوندش روی پاش و با هم مامان رو تماشا کردند .

بالآخره کارگردان کات داد و همه با خسته نباشید متفرق شدند و در همین حین منشی صحنه جیانا رو گیر آورده بود و حرف میزدند . ته رین حرفهاشون رو میشنید .
_ سردبیر برای مهمان قسمت بعدی چانیول پارک رو درنظر گرفتن تهیه کننده !

لبهای جیانا روی هم فشرده شد و نگاهش کرد : خب ؟

_ گفت که شما هم کره ای هستید و از طرفی سردبیر لی هم زمانی باهاش هم تیمی بوده ! میتونه برای جذب مخاطب عالی باشه !

_ خب اگه تصمیم ها گرفته شده چرا به من میگی ؟ هر کار میخواد بکنید !

_ تهیه کننده !

_ فکر کنم جاهامون جا به جا شده ! من آخرین نفری ام که دارم خبر میشم ! حتی جلسه میذارید و من رو مطلع نمیکنید ! اگر واقعا نقش تهیه کننده همینه بگید که بیشتر با وظایفم آشنا شم !

دختر روبروش سرش رو پایین انداخته بود و جیانا هوفی کشید . خب تقصیر اون نبود ولی جیانا کسی رو نداشت که غرهاشو بزنه سرش !

_ به سردبیر بگو اگر نظر من اهمیتی نداره مهم نیست ! پس لطفا دیگه انتظار کاری جز پول خرج کردن رو از سمت من نداشته باشه !

➴cαℓℓ мє нyυทg [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ]Where stories live. Discover now