_ داییییی !صدای جیغی که توی خونه پیچید باعث شد به خنده بیفته . صفحه ی تبلتش رو بست و تا قبل از اینکه مورد اصابت دختری که هر لحظه صدای جیغ جیغش نزدیک تر میشد قرار بگیره گذاشتش روی میز و ثانیه ی بعد دختر کوچولو توی بغلش بود .
خندید و موهاش رو بوسید : فسقلی آلودگی صوتی دایی ! اینبار به چه بهونه ای سوار بابات شدی که بیارت اینجا ؟
کوچولوی شیرین زبون توی بغلش در واقع نفهمیده بود مرد مورد علاقه ش چی گفته فقط ازش جدا شد و موهای مشکی نرمش رو از توی صورتش کنار زد : مامانی اومده !
_ منم دلم برات تنگ شده بود اوپا !
هنوز متوجه جمله ی سوبین نشده بود که صدای خواهرش از سمت دیگه خونه بلند شد : یورا !
همونطور که جوجه ی توی بغلش رو محکم گرفته بود بلند شد و به سمت دختر سمت دیگه ی سالن رفت .
_ چی شده خواهر من راه گم کرده ؟
دختر روبروش چشم غره رفت و از کنار برادر بزرگترش رد شد تا ساک و وسایلش رو روی کانتر بذاره .
_ راه گم نکردم ! اومدم سوبین رو بذارم پیشت برم دانشگاه !
چشمهای چانیول حداقل دوبرابر شد : سر خلوت تر از من توی این دنیا پیدا نکردی ؟
یورا پوکر نگاهش کرد : مامان رفته کلاس میک آپ آرت ! بابا هم با دوستاش ورزشه ! مامان و بابای جونگین هم مسافرتن ! خودش هم تمرینه ! پیش خواهرشم نمیخواستم ببرم بچه ش موهای سوبین رو اوندفعه کشید ! فقط تو موندی !
لبهای چانیول خط شده بودند : آهان ... مرسی که قبلش مطلع شده بودی که من کار ندارم یا نه !
یورا نگاهش رو گرفت : اگه کاری هم داری لطف کن بخاطر این کوالایی که توی بغلته کنسلش کن ! بهرحال زندگی جریان داره اوپا !
یورا جمله ی آخرش رو با طعنه گفت و بعد با پوزخند اضافه کرد : مخصوصا زندگی تو !به سمت در رفت . چانیول که به خوبی طعنه شو گرفته بود با حرص نفسشو بیرون داد و پشت سرش رفت . یورا دم در نیم بوت هاشو پا میکرد و با دخترش حرف میزد : مامان زود برمیگرده باشه ؟ حسابی با دایی خوش بگذرون !
صدای نوک زبونی دختر مو فرفری توی بغل مرد قد بلند بلند شد : باشه !
یورا قبل از رفتن محکم بوسش کرده بود و بعد از چشم غره رفتن به برادرش دیگه اونجا نبود .
چانیول بعد از چند لحظه سکوت یکدفعه با لحن تهدید برانگیزی گفت : کیییی میاد بریم برف بازی ؟
صدای جیغ سوبین بلند شد : سوبینییییی !
چانیول توی یه حرکت دخترک رو روی شونه هاش نشوند و گفت : بزن بریم !
در واقع برای اون جوجه ی شیرین زبون میتونست کل قرارهای مهم زندگیشو کنسل کنه ! یه تمرین که خوراک هر هفته ش بود !
🐥🐥🐥
_دایی ؟
ŞİMDİ OKUDUĞUN
➴cαℓℓ мє нyυทg [ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ]
Romantizm✧ ᴄᴀʟʟ ᴍᴇ ʜʏᴜɴɢ ✧ 🥀✧ژانر: عاشقانه،درام،زندگی روزانه، ۱۹ 🥀✧شخصیت ها: پارک چانیول ، لی جی آن ، دو کیونگسو و 🥀✧نویسنده : - @shiny_ownstory " من فقط یه آرزو دارم ... توی این دنیای مسخره تون نه عشق میخوام و نه حمایت هیچکسی رو ... نه دلم میخواد یه مر...