ثور: *مداد رو پرت میکنه* من تموم کردم!
لوکی: *نگاهی به برگه ثور می اندازه* تو که حتی نصف منم ننوشتی.
ثور: تکلیف لیلا کمتر بود. *بلند میشه و می رقصه* من بردم و من بردم.....
لوکی: با تمام اینچ اینچ بدنم ازت بدم میاد.
ثور: به هر حال اون قدرا هم بد نیست. منم دوستت دارم.
لوکی:
لوکی: از جلوی چشام خفه شو!
کلینت: *با دست جلوی چشمای کوپر رو می گیره* یه ذره ملایم تر. بچه اینجا نشسته.
لوکی: من فحش دادم. چرا چرا چشاشو گرفتی؟
کلینت: از عواقبش می ترسم. دارم پیش گیری می کنم.
لوکی: این بود اون احترامی که ازش حرف می زدین؟
استیو و باکی:
باکی: *لباش آویزون میشه* چیپسم تموم شد.
استیو: چییییی؟ تو حتی یه دونه چیپس هم بهم ندادی.
باکی: تو نخواستی.
استیو: *آه میکشه* حالا اشکال نداره. من یه بیسکوییت دارم. بیا با هم بخوریم.
باکی: *به بیسکوییتی که استیو بهش داده نگاه می کنه* من بیسکوییت شکلاتی رو از کرم وسطش بیشتر دوست دارم.
استیو: تاریکی بدون روشنایی گمراهی میاره. روشنایی بدون تاریکی کور میکنه. یه سکه دو تا رو داره. نمی تونی فقط یکیشو داشته باشی.
باکی:
باکی: چته مرتیکه؟ این فقط یه بیسکوییته.
باکی: روانی...... از دست شما ها دیوونه شدم.
استیو: فقط خواستم نصیحت کنم.
باکی: نمی خواد دوباره بابابزرگ بشی.
باکی: *آه میکشه* تنها راه پایان دادن به عذاب من مرگه.
استیو: چیییی؟ نهههه تو نباید همچین کاری کنی. می فهمی چی میگم؟ تو نباید بمیری.
باکی: حالا کی گفته منظورم مرگ خودم بود؟
استیو:
سم: *از پشت مبل بیرون می پره*
سم: باکی از من فاصله بگیر.
باکی: بالاخره یه جوری باید بیرون می کشیدمت.
کوپر ، نات و کلینت با هم وارد میشن و روی مبل رو به روی استیو و باکی می شینن.
کوپر: عمه نات تکلیفم نصفه مونده. میشه کمکم کنی؟
نات: البته بپرس.
کوپر: اینجا نوشته قتل همیشه جواب درست نیست. این درسته؟
کلینت: در اصل قتل یه سواله.
نات: و جوابش "بله" هست.
استیو: این روش تربیت اصلا درست نیست.
کوپر: سوال بعدی. اینجا گفته که دو تا فسیل نام ببرید.
نات: *به استیو و باکی اشاره می کنه* عمو هات ، استیو و باکی.
استیو: ناتاشا- لعنت.... این واقعا بی احترامیه.....
__ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __
تادا..... بالاخره پارت جدید آپ کردم.
می دونم دلتون برام تنگ شده بود. نمی خواد بگین.😊😌❤سوال هفته پیش سوال خیلی سختی نبود.
ولی نمی دونم چرا همه به هالک و دارک ورلد گیر داده بودن.😂
به هر حال جواب درست ثور بود.
که dalya1379 زودتر گفت. 🎊🎉سوال امروز:
چرا استیو توی عصر التران نتونست میولنیر رو بلند کنه؟
(احتمالات زیادی وجود داشت ولی برادران روسو دلیل اصلی رو گفتن.)

YOU ARE READING
Living In Avengers Tower
Humorاستیو هراسون از آسانسور بیرون پرید. تونی: استیو چیزی شده؟ استیو: می دونستی آسانسورت حرف میزنه؟ تونی: به برج اونجرز خوش اومدی پیرمرد... همه چی از اون روز شروع شد. روزی که تمام اعضای اونجرز تصمیم گرفتن بعد از این همه سختی کنار هم توی برج اونجرز زندگی...