تونی دم گوش کلینت میگه: تو هم به همون چیزی که من فکر می کنم ، فکر می کنی؟
کلینت آروم میگه: اگه داری به اس استیفن فکر می کنی که قطعا همین طوره ، پس نه!
تونی: اصلا تو قرار نبود بری خونه؟
کلینت: چرا دیگه. رفتم و اومدم.
تونی: حداقل می ذاشتی گرد رسیدنت یه ذره تو اون خونه بمونه ، بعد دوباره اینجا پلاس می شدی.
کلینت: اتفاقا برای همین به لارا و بچه ها گفتم بیان اینجا.
تونی: اون بچه ها باید یه ذره از پدرشون دور باشن تا یاد بگیرن مستقل باشن.
کلینت: از کی تا حالا تو روان شناس کودکان شدی؟
تونی: از دیشب.
کلینت: *اهمیتی به حرف تونی نمیده* راستی سر راه پیترو رو دیدم. به اونم گفتم بیاد اینجا.
تونی: نه بیا کل برج رو به نامت بزنم.
کلینت: نه بابا! اینجا دلگیره به درد من نمی خوره.
کلینت: *به ساعتش نگاه میکنه* الانا دیگه باید برسه.
تونی: کی؟......
پیترو: ندیدی دارم میام؟ (?didn't you see that coming) 😏
کلینت: *به پیترو اشاره میکنه* اون.
واندا: *پیترو رو بغل میکنه* خوش اومدی داداش کوچولو.
پیترو: می دونی که.... من ازت بزرگ ترم.
واندا: پس اون دوست دختر ایکبیری ات کجاست؟
پیترو: عام چیزه..... باهاش کات کردم.
واندا: بهتر.... ولی چرا؟
پیترو: پیج اینستاشو پیدا کردم. *گوشیشو در میاره* ایناهاش.
واندا: خاک تو سرت. یه دوست دختر درست حسابی هم پیدا نکردی.
پیترو: شبا هنوز کابوس شو می بینم.😨 ولی با من بحث نکنا. خودت رفتی با یه ربات دوست شدی.
واندا: قضیه ما فرق میکنه.
پیتر و وید وارد سالن میشن.
استیفن: تا الان کجا بودین؟
وید: بیرون.
استیفن: خب خیالم راحت شد. یه لحظه فکر کردم داخل بودین.
وید: *زبونش رو در میاره*
استیو: چرا زبون هاتون بنفشه؟
پیتر: داشتیم آب نبات می خوردیم. برای من آبی بود.
وید: برای من هم قرمز بود.
باکی: اوه..... اوه!
ثور: شما چرا آب نبات همدیگه رو خوردین؟
پیتر: چون واسه وید خوشمزه تر بود.
وید: چون برای پیت شیرین تر بود.
تونی: در این صورت مال من از همه بهتره. 😏
ثور: استارک تو که آب نبات نخوردی.
تونی: یکی جلوی ثور رو بگیره.
لوکی: *جلوی دهن ثور رو می گیره* بیا بریم خودم برات توضیح میدم.😈
ثور و لوکی آرام آرام صحنه را ترک کردند.
نات: الان چی شد؟
استیو: رفت براش ترکیب رنگ ها رو توضیح بده.
نات: آها 😑
کلینت: *گوشیش رو چک میکنه* لارا همین الان بهم پیام داد که راه افتاد.
__ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __
فعلا که پیترو ، لارا ، لیلا ، کوپر و نیت (نیتانائیل) اضافه شدن.
شما کس دیگه ای نمی شناسین تو این بوک بچپونم؟😂از این به بعد آخر هر پارت یه سوال می زارم.
اگه دوست داشتین جواب بدین.❤توی فیلم آیرون من 2 ، آرک راکتور تونی که داشت باعث مرگش میشد ، از چی ساخته شده بود؟

VOUS LISEZ
Living In Avengers Tower
Comédieاستیو هراسون از آسانسور بیرون پرید. تونی: استیو چیزی شده؟ استیو: می دونستی آسانسورت حرف میزنه؟ تونی: به برج اونجرز خوش اومدی پیرمرد... همه چی از اون روز شروع شد. روزی که تمام اعضای اونجرز تصمیم گرفتن بعد از این همه سختی کنار هم توی برج اونجرز زندگی...