27

285 47 111
                                        

تونی دم گوش کلینت میگه: تو هم به همون چیزی که من فکر می کنم ، فکر می کنی؟

کلینت آروم میگه: اگه داری به اس استیفن فکر می کنی که قطعا همین طوره ، پس نه!

تونی: اصلا تو قرار نبود بری خونه؟

کلینت: چرا دیگه. رفتم و اومدم.

تونی: حداقل می ذاشتی گرد رسیدنت یه ذره تو اون خونه بمونه ، بعد دوباره اینجا پلاس می شدی.

کلینت: اتفاقا برای همین به لارا و بچه ها گفتم بیان اینجا.

تونی: اون بچه ها باید یه ذره از پدرشون دور باشن تا یاد بگیرن مستقل باشن.

کلینت: از کی تا حالا تو روان شناس کودکان شدی؟

تونی: از دیشب.

کلینت: *اهمیتی به حرف تونی نمیده* راستی سر راه پیترو رو دیدم. به اونم گفتم بیاد اینجا.

تونی: نه بیا کل برج رو به نامت بزنم.

کلینت: نه بابا! اینجا دلگیره به درد من نمی خوره.

کلینت: *به ساعتش نگاه میکنه* الانا دیگه باید برسه.

تونی: کی؟......

پیترو: ندیدی دارم میام؟ (?didn't you see that coming) 😏

کلینت: *به پیترو اشاره میکنه* اون.

واندا: *پیترو رو بغل میکنه* خوش اومدی داداش کوچولو.

پیترو: می دونی که.... من ازت بزرگ ترم.

واندا: پس اون دوست دختر ایکبیری ات کجاست؟

پیترو: عام چیزه..... باهاش کات کردم.

واندا: بهتر.... ولی چرا؟

پیترو: پیج اینستاشو پیدا کردم. *گوشیشو در میاره* ایناهاش.

واندا: خاک تو سرت. یه دوست دختر درست حسابی هم پیدا نکردی.

پیترو: شبا هنوز کابوس شو می بینم.😨 ولی با من بحث نکنا. خودت رفتی با یه ربات دوست شدی.

واندا: قضیه ما فرق میکنه.

پیتر و وید وارد سالن میشن.

استیفن: تا الان کجا بودین؟

وید: بیرون.

استیفن: خب خیالم راحت شد. یه لحظه فکر کردم داخل بودین.

وید: *زبونش رو در میاره*

استیو: چرا زبون هاتون بنفشه؟

پیتر: داشتیم آب نبات می خوردیم. برای من آبی بود.

وید: برای من هم قرمز بود.

باکی: اوه..... اوه!

ثور: شما چرا آب نبات همدیگه رو خوردین؟

پیتر: چون واسه وید خوشمزه تر بود.

وید: چون برای پیت شیرین تر بود.

تونی: در این صورت مال من از همه بهتره. 😏

ثور: استارک تو که آب نبات نخوردی.

تونی: یکی جلوی ثور رو بگیره.

لوکی: *جلوی دهن ثور رو می گیره* بیا بریم خودم برات توضیح میدم.😈

ثور و لوکی آرام آرام صحنه را ترک کردند.

نات: الان چی شد؟

استیو: رفت براش ترکیب رنگ ها رو توضیح بده.

نات: آها 😑

کلینت: *گوشیش رو چک میکنه* لارا همین الان بهم پیام داد که راه افتاد.

__ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __ __

فعلا که پیترو ، لارا ، لیلا ، کوپر و نیت (نیتانائیل) اضافه شدن.
شما کس دیگه ای نمی شناسین تو این بوک بچپونم؟😂

از این به بعد آخر هر پارت یه سوال می زارم.
اگه دوست داشتین جواب بدین.

توی فیلم آیرون من 2 ، آرک راکتور تونی که داشت باعث مرگش میشد ، از چی ساخته شده بود؟

Living In Avengers TowerOù les histoires vivent. Découvrez maintenant