خببب خبببب خخببب😂های گایززززز خوش اومدین به این cast🌃👀
خب ببینین قراره تو این بوک سه تا cast باشه و این دومیشه.....
سومیش رو در آینده اضافه میکنم،شخصیت های جدیدی وارد داستان میشن......😈
حالا ما فعلا باید صبر کنیم همه شخصیت های cast اول وارد داستان بشن........
ولی تو این cast قراره عکس از جورجی و جان بذاریم.....اگه یادتون باشه تو پرورشگاه با لویی و هری دوست بودن.......
و اینکه فکر نکنین دیگه تا آخر داستان باهاشون کاری نداریم.......
و مهممممتررر از همهههه من یه تصمیمی گرفتم🤝
تصمیم گرفتم بعد از تموم شدن این بوک فصل دومش رو هم بنویسم......
تو فصل دو همه چی آروم و خوبه،ولی اتفاق های بد هم داریم ولی کم......تنها یه اتفاق پشم ریزون داره💁🏻♀️
خب دیگه امیدوارم تا اینجا از داستان لذت برده باشینننن.....
بریم جان و جورجی رو ببینیم😍
جان👇🏻
جورجی👇🏻
(خب سن هر دوتاشون ۱۹)
جورجی بیبی فیسه و ریزه میزس🥺✨شاید بهش نخوره ۱۹ ساله باشه ولی خب دیگه..........
جانم که نرماله بهش میخوره ۱۹......ولی فک کنم بیشتر باشه سنش.......
بیخیال به هر حال اینجا ۱۹ سالشونه😂🤝
خبببب بوس بهتوننننن باییییییی💋💚💙❤️💛🐤✨🥺
لاو یو گایزززز🌃😍
YOU ARE READING
I will never hurt you[L/S][Z/M][N/SH]
Fanfiction"بوک کامل شده" -بگو دوستم داری هنوز.....بگو همش خواب بود....بگو برگشتی پیشم.....بگو منو بخشیدی بخاطر آسیبی که بهت زدم......بگو.....خواهش میکنم یه حرفی بزن......میدونم بهت قول داده بودم بهت آسیب نزنم.....من نمیخواستم اینجوری بشه......نمیدونستم اینجو...