هاییی....اوهه گایزز ببخشید ولی من دوباره عکس لویی و عوض کردم خواستم تو عکس خندون باشه بچمم💙💙💙
حالا اگه دوس دارین برین ببینین بعد بیاین بخونین اگر هم دوست ندارین که هیچی شروع کنین به خوندن این پارت و این که قول میدم دیگه عکسش رو عوض نکنم به بزرگیه خودتون ببخشید لاوو یو گایززز💙💚❤💛🐤•
صبح زود بود و زین به یاد دیشب افتاد که شرط رو باخته.......
این خیلی دردناکه...اینکه شرط رو باخته دردناک نیست اینکه چیزی که فکر میکرد اتفاق نیوفتاده بود.
اهههه حالا که باخته باید تمام پول هایی رو که توی یک ماه در اورده بود رو میداد به نایل که بره برای خودش چرت و پرت بخره-_-
"نایلررر دیکی" زین زیر لب این رو گفت و از اتاقش اومد بیرون.جالبهههه نایل امروز زود بیدار شده بود....حتما به خاطر پولی بود که میخواست از زین برای بردن شرط بگیره انقدر زود بیدار شده بود
زین؛خیل خب نایلرر تو بردی......ولی میشه نصفشون رو بدم؟؟؟
نایل یکم با خودش فکر کرد و دید زین گناه داره پس قبول کرد
نایل؛اوکی....نصفشون رو بده
زین لبخند دندون نمایی زد و رفت نصف پول هایی رو که توی این یک ماه بدست اورده بود رو برداشت و داد به نایل
زین؛بیا.....امیدوارم اگه بری و باهاشون غذا و خوراکی بخری کون ریقک بگیری
نایل لبخند خوشحالیش بخاطر بدست اوردن پولا بخاطر حرف زین محو شد.
نایل؛زهر مارم کردی.....ممنون!!!
زین روی مبل نشست و یه باش رو انداخت روی اون یکی و لبخند پیروزمندانه ای زد
زین؛قابلی نداشت نایلررر!
نایل پول هارو گذاشت روی میز وسط حال و رفت توی آشپزخونه تا صبحونه درست کنه.
زین هنوزم باورش نمیشد دیشب اون اتفاق نیافتادددد!!!
"فلش بک دیشب"
زین از خوابش نمیبرد مثل همیشه....میخواست خودش رو یجوری سرگرم کنه که یه فکری زد به سرش.
از اتاقش اومد بیرون و رفت دم در اتاق نایل و آروم در زد.....و بعد در رو آروم باز کرد و رفت داخل،وقتی رفت داخل با یه جوجه مواجه شد که دهنش نیمه باز بود و موهاش بهم ریخته بود و خیلییی کیوت بود.......ولی چه اهمیتی داره!!! زین بیدارش میکنه.
زین رفت کنار تخت نایل وایستاد و آروم لپش رو نوازش کرد
زین؛نایلرمم پاشوو.....من...یه گندی زدممم!!
نایل یکم تکون خورد و با چشمای خمار و خواب آلودش به زین نگاه کرد
نایل؛هومم....چی میگی؟؟
STAI LEGGENDO
I will never hurt you[L/S][Z/M][N/SH]
Fanfiction"بوک کامل شده" -بگو دوستم داری هنوز.....بگو همش خواب بود....بگو برگشتی پیشم.....بگو منو بخشیدی بخاطر آسیبی که بهت زدم......بگو.....خواهش میکنم یه حرفی بزن......میدونم بهت قول داده بودم بهت آسیب نزنم.....من نمیخواستم اینجوری بشه......نمیدونستم اینجو...