-23-

997 192 6
                                    

جیمین:هیونگ مستی؟

نام خندید و شروع کرد به اواز خوندن

جیمین:پس مستی..

نام:بیا کنارم‌بخواب..

جیمین بدون حرف اضافه ای به طرف هیونگش رفت گوشه تخت دراز کشید

نام:چرا انقد دور؟

جیمین:از بوی الکل خوشم‌نمیاد..

نام بلند شد به طرف دسشویی رفت تا از اسپری دهان استفاده کنه..

وقتی برگشت روی تخت دراز کشید

نام:حالا میتونی بیای اینجا..

دست جیمینو گرفت و طرف خودش کشید

نام:چرا خشکت زده؟

جیمین اروم خودشو بالا کشید و توی صورت نام نگاه کرد

جیمین:خشکم‌نزده..چرا مست کردی؟

نام:تپش قلب دار بخاطر همین

جیمین :بهتره بری دکتر‌بجای مشروب خوردن‌هیونگ

نام:دلیلش چیز دیگه ایه

جیمین:چیه

نام چشماشو به چشمای جیمین دوخت و همزمان لب زد:عشق ممنوعه میدونی چیه جیمینا؟

جیمین کمی شوکه به نام‌نگاه کرد و بعد چشماش پر از اشک شد..

جیمین:عاشق شدی هیونگ؟

نام:اره..

جیمین:کی..

جوابی نگرفت.. سرشو از‌روی سینه نام برداشت که متوجه چشمای بسته نام شد

اشکاش ریخت

ینی نام‌عاشق کی بود..این باعث میشد مثله دیوونه ها بخواد اون‌ شخصو پیدا کنه و نابودش کنه

با دستای کوچیکش پیرهن نامو توی مشتش فشرد

جیمین:من..نمیخوام‌با کسی تقسیمت کنم...

_______
یونگی:کجان اینا؟

هوسوک:هنو‌خوابن..

یونگی:یه پا خرس...

هوسوک:فق ا/ت و جونگکوک رو تاب نشستن

یونگی نگاه به دیوار شیشه ای بین خودشون و جونگکوک و ا/ت انداخت و نیشخند زد

یونگی:غلط نکنم باهم‌اوکی میشن

هوسوک:منم‌همین نظرو دارم

یونگی:عاحححححح هوبا...پوستمو ببین..سوخته..

هوسوک با دقت به محلی که یونگی اشاره میکرد نگاه کرد..

روی پاش بخاطر نور شدید ساحلی که چند روز پیش اونجا بودن سوخته بود

از روی مبل بلند شد و روی زمین نشست و پای یونگیو تو دستش گرفت

SafeWhere stories live. Discover now