Safe

-32-

شوگ:کجایی..

هوبا:الان سر کارم بعد از ظهر طرفای چهار میام خونه عزیزم

شوگ: الان باید ببینمت نزدیک شرکتم

هوب:چیزی شده ؟

شوگ: ته کنارته؟

هوب:اره چطور؟

شوگ: یجوری نامحسوس بپرس ازجین خبری داره که کجاس من رفتم موسسه ولی گفتن از صب نیومده 
به گوشیش زنگ زدم یکی دیگ  جواب داد گفت گوشیو از روی زمین پیدا کرده

جیهوپ شوکه به ته نگا کرد ک داش میخندید

جی: باید بهش خبر بدم وگرنه بد میشه
وقط کرد

باید این موضوع و به تهیونگ میگفت اگه اتفاقی برای جین میوفتاد مطمئن بود تهیونگ همرو نابود میکرد

جی:تهیونگ یه لحظه بیا

باهاش به گوشه خلوتی رفت

ته:چی شده هیونگ

جی:الان شوگا بهم زنگ زد جین خونه نیست

ته:سرکاره

جی:شوگ رفته موسسه گفتن از صب نیومده به گوشیشم زنگ زده یکی دیگه جواب داده گفته این گوشیو از روی زمین پیدا کرده

ته با بهت نگاه کرد

ته:مطمئنی

جی:اره

نمیتونست منتظر اسانسور لعنتی بمونه از‌پله های اضطراری خودشو به پارکینگ رسوند و از ساختمون خارج شد

به سرعت به طرف خونه روند باید شنودارو چک میکرد شاید جی‌پی اسی چیزی همراهش باشه..

مطمئن بود خبری ازش میشه و بلخره بر میگرده ولی دلش نمیخواست کوچیک ترین خراشی جایی از بدن جین ببینه
تماسیو بر قرار کرد

تهیونگ:وی..وصلش کن

سئوجون:چی شده؟

تهیونگ:نیرو میخوام..جین رو دزدیدن..

سئوجون:تو از من‌کمک‌میخوای؟تو ده برابر من..

تهیونگ داد زد:لعنت بهت.. از لوکیشنی که برات میفرستم ادم بخر  نیروهای لعنتیتو بفرس به ادرسی که میگم..اون‌پسر یه خراش برداره همتونو به باد میدم

سئوجون:منتظر لوکیشنم

قط کرد و خودشو داخل اسانسور پرت کرد

به یونگی زنگ زد

ته:داخل خونت باش..به هوسوک زنگ بزن بیاد پیشت جوننگکوک و ا/ت یا هرکسی که میدونی به من مربوطه..همشونو ببر خونت و همه دوربینارو فعال کن..سریع باش چون..نمیخوام یکی دیگتونم به دستشون بیوفته البته احتمالش به صفر میل میکنه..همین کارشونم بیش از حد توانشونه...

قط کرد و به سمت اتاق کارش رفت..

تمام‌ جی پی اسا غیر فعال شده بود

محکم مشتی روی میز کوبید به طرف شنودا رفت و کانکت شد..

بازم..هیچی..دستاشو محکم روی میز کوبید..اون مردک دست رو بد کسی گذاشته بود..

بین دوراهی گیر کرده بود باید از فرصت استفاده میکردو به پلیس گزارش میداد و بقیه مدارکو ارائه میداد تا پدرش بره زندان.......یا خودش دست بکار‌میشد ؟؟!ولی اگه مشکلی برای جین پیش میومد چی؟...حتی یه درصدم دلش نمیخواست ریسک کنه...

اون‌ حرومزاده حتما تا الان یجایی مخفی شده و یکیو انداخته جلو...تهیونگ درک‌نمیکنه‌چرا با اینکه میدونه‌نمیتونه تو روی تهیونگ در بیاد بازم به کارش ادامه میده...

پیامی روی گوشیش اومد

شوگ:همه یجا جم شدیم..للطفا مراقب خودت باش..

بلند شد وبه گوشیه جین زنگ زد

شاید به نظر بقیه احمقانه بیاد همرو یجا جم کنه...چون‌ممکنه همه یجا بفاک برن..ولی اونجا امن ترین جایی بود که میتونستن باشن

تماس وصل شد..

تهیونگ:از‌کجا این موبایلو پیدا کردی؟..

$$$$$$$$$
سخنی ندارم...امیدوارم بخیر بگذره..
بستگی به حال روحیم داره😁
ووت
باعای💕🌈