این ها رو قبلا برای یه ادیشن ترانه نویسی،نوشته بودم.
اون روز دیدم و گفتم باهاتون به اشتراک بزارم و شما هم لذت ببرید^^
البته خیلی چیز خارق العاده ای نیست.برای یکسال پیشه حدودا!شب هنگام/ به گمانم خواب تو را دیدم جانم...
ای جانم / ارامم / تو را دوباره میجویم در رویایم...
هر لحظه هر کجا میجویم لبخند تو را
ای جانم ای جانم
ماه شب تابانم / رویایم / لبخندم / وجودم/ میجویم تو را در لحظاتم...
عزیزم شب هنگام به انتطارت میمانم
تا ببینم/ دوباره / تو را در رویایم...
-شب هنگام
***
در حالیکه روز ها و شب ها به ارامی سپری میشن
من به تو فکر میکنمتویی که با بی توجهی هات قلبم رو شکستی
در حالیکه ماه ها عوض میشن
من به تو فکر میکنمتویی که با دروغ های بیشمارت به قلبم خنجر زدی
وقتی غروب رو میبینم تو رو به یاد می اورم
تو باعث شدی عشق عمیق ما غروب کنه
همونطور که خورشید به ارومی پشت کوه ها مخفی میشه
عشق ما هم آهسته آهسته از جلوی چشمهامون ناپدید شد
وقتی به پشت سر نگاه میکنم متوجه میشم که تو از اول هم قصد فریب من رو داشتی
و این من بودم که ساده لوحانه تو و دروغ هات رو از ته دل باور کردم
تو مثل یه شمشیر آغشته به زهر من رو زخمی کردی
و من رو رها کردی
طوریکه من فکر میکنم ایا این ما بودیم که اونطور بی پروا عاشق هم بودیم؟
در حالیکه روز ها و شب ها به ارومی سپری میشن
من به تو فکر میکنم
در حالیکه ماه ها عوض میشن
من به تو فکر میکنم
تو یه دروغگو بودی که قلبم رو شکستی
ازت متنفرم
_من به تو فکر میکنم