درد
تمام تنم را،
تمام ذهن،
قلب و جسمم را دربر گرفته!!!گویی تنها حس باقی مانده در من درد است!!!
درد از دروغ،
از عشق،
و از زندگی!درد در تک تک سلولهایم جاری است!
در تمام رگهایم درد است که به جای خون میخزد و قلبم درد را پر قدرت به تمام بدنم ارسال میکند!این درد است که در خاطراتم زنده است و در ذهنم تراوش پیدا میکند!
درد، لغتی کوتاه ولی عمیق و کامل!
واژه ای دو سویه به مانند شمشیری دو لبه و تیز!
کلمه ای که از هر سمت نگاهش کنی فقط درد میبینی!واژه ای که عمیقا در روحم رخنه کرده و کالبدم را به خود آغشته!
واژه ای که در ورای دروغ های زندگی ام، در سایه ای تاریک لانه کرده!
کلمه ای که بیانگر تمام احساسات من در پی کشف حقیقت است!
لغتی که در انتهای جستجوی عشق به آن رسیدم!سه حرفی ای که ویرانه های دنیای من است!
درد واژه ای است که توصیف یک حس نه ؛ بلکه تمام احساسات و تمام افکار من است!
درد
از دروغ
از عشق
از زندگی!و من وجودم درد میکند!
نفس هایم دردمندند!
لبخند هایم درد را فریاد میزنند و سکوتم سرشار از درد هایی است که لالم کرده اند!من درد دارم!
به اندازه یک دنیا عظیم و به اندازه بینهایت نامتناهی!💫💫💫
*آهنگ پیشنهادی beliver*
اهنگای هالزی رو دوست دارید؟