پری از صبح هری رو از این فروشگاه به اون فروشگاه کشونده بود و هری دیگه پاهاش رو حس نمیکرد. برای همین در یک اقدام، به سمت رستوران فروشگاه فرار کرد و دختر هم با کلی غرغر روی صندلی مقابل هری نشست.
هری-اخیش بالاخره نشستیم.
و روی صندلی ولو شد.
پری منوی غذا رو برداشت
پری-حالا که من رو اوردی اینجا چی میخوای مهمونم کنی؟
هری ابروهاش رو انداخت بالا و گفت
-ها؟ من مهمون کنم؟
به خودش اشاره کرد و بعد انگشتش رو به سمت پری گرفت
-این همه من رو عذاب دادی حالا شام هم میخوای؟
پری چشم هاش رو چرخوند
-خوب حالا کولی! بگو چی میخوای بگم بیارن.
هری با ذوق زده غذایی که میخواست رو انتخاب کرد و پری رفت تا سفارش رو به پذیرش اطلاع بده.
وقتی برگشت هری به دستشویی رفت و اون با تیشرت سورمه‌ای رنگش که روی اون قلب های قرمز ریز بود و موهای نسبتا کوتاهش که تلاشی برای بستنش نکرده بود شروع به سلفی گرفتن کرد.
بعد از ده دقیقه هری اومد و دوباره خودش رو روی صندلی انداخت و بعد دامن کوتاه سفیدش رو مرتب کرد و دستی روی پیراهن استین کوتاه ابیش کشید.
هری-وای پز! واقعا هر دفعه دارم سورپرایز میشم. دستشوییاشون چقدر خوبه!
پری پوکر بهش نگاه کرد
-از پایتخت اومدی شهرستان ولی نرفتی جنگل که!
هری که توی ذوقش خورده بود دوباره ولو شد و لب هاش رو جلو داد و گفت
-خو همیشه اینطوری میگفتن بقیه! من از کجا بدونم.
دختربه جلو خم شد و صورت هری رو توی دستاش چلوند
-وویی که چقدر کیوتی!
هری سریع روی دستش زد و اخم کرد
-نکن زشت میشم.
با شنیدن شماره‌ی میزشون پری بلند شد تا غذا رو تحویل بگیره. بعد از عکس گرفتن از غذا که با غرغرهای هری همراه بود شروع به خوردن کردند.
پری با دهن پر میگه
-خوب
لقمه‌ش رو قورت میده و ادامه میده
-واسه فردا لباسامون جور شد. ساعت هفت میام دنبالت. اون موقع دیگه اماده باشیا.
هری-هومم
پری چنگالش رو سمت هری میگیره
-در ضمن اونایی که هستن همشون بچه های مدرسه‌ن سعی کن باهاشون ارتباط برقرار کنی. سه شنبه قراره به مدت یه سال با اینا توی یه ساختمون بمونی.
هری با سرش حرفش رو تایید میکنه و پری جیغ میکشه
پری-یه ذره توجه کن به حرفام!
YOU ARE READING
Our Song| L.S
Fanfictionهری با خانوادهش تازه از لندن به دانکستر اومدند و باید دو سال اخر دبیرستانش رو کنار دانش اموزای جدیدی بگذروانه که هیچی ازشون نمیدونه. تنها دوستی که توی شهر داره پری ادواردزه که از طریق اینترنت باهم اشنا شدن. لویی تمام سعیش رو میکنه که امسال هم کاپیتا...
