10

119 39 11
                                    

همزمان با رفتن هری، لویی توسط دوستاش دوره میشه و ان‌ماری با ذوق بازوی لویی رو هدف مشت هاش قرار میده و با صدایی که هسعی در کنترلش داره میگه
-بالاخرههه. ارهه بچ! کجا میخوای ببریش؟

لویی که درحال شادی بعد از گرفتن جوابه، با شنیدن جمله اخر ان وا میره و دوباره وحشت زده میشه
-کجا ببرمش؟
دستاش رو روی صورتش میذاره و رو به ان میگه
-انی کجا ببرمش؟

صدای زنگ کلاس بلند میشه و زین اول‌ از همه جدا میشه و میگه
-بعدا واسش فکر میکنیم. من میرم با جانسون کلاس دارم.
بوسه‌ای‌ روی لب های دوست پسرش میزنه و جدا میشه.

ان‌ماری هم جدا میشه و میگه
-بعد مدرسه حرف میزنیم درباره‌ش.

لیام بین نایل و لویی می ایسته و دستش رو دور شونه‌ی ان ها میندازه و میگه
-پیش به سوی فوتبال!

****

هری و پری غذاشون رو گرفتند و روی میزی که زیر درخت بود کنار جید و جسی نشستند. جسی داشت درباره‌ی برنامه‌ی موسیقی امسالشون به جید توضیح میداد که با اومدن هری حرفش رو تموم کرد و گفت
-هییی! چطوری هری؟ نرسیده دوست پسر پیدا کردی ها؟

هری روی صندلی کنار پری نشست. چشماش رو چرخوند و گفت
-هنوز تایید نشده.

جید روی میز خم شد و با هیجان پرسید
-بهت پیام داد؟ قرار گذاشتید؟

هری همینطور که سیب زمینی سرخ کرده رو برمیداشت گفت
-نه پیام نداد. یعنی این دو روز من فک کردم منصرف شده که شماره‌م رو گرفته ولی
با هیجان بیشتر ادامه داد
-امروز توی راهرو بین زنگ اول و دوم ازم خواست باهاش به قرار برم.

پری دستش رو دور شونه‌ی هر انداخت و اون رو به خودش نزدیک کرد. دخترا خوشحالیشون رو ابراز کردند تا اینکه تیلور اومد و با هل دادن جسی کنارش نشست.

تیلور رو به دخترا گفت
-هی گایز! ببخشید ناهار خوردنتون رو متوقف میکنم ولی نیاز داشتم با چیرلیدر جدیدم حرف بزنم.
به هری نگاه کرد و گفت
-خوب هری! فردا ساعت دوم وقتت خالیه؟
هری سر تکون داد و تیلور ادامه داد
-پس همون موقع بیا سالن واسه‌ی تست. چند نفر دیگه هم هستن که باید ازشون تست بگیرم.

هری تایید کرد و گفت که سالن رو پیدا میکنه و خودش رو میرسونه. تیلور گفت که اونا رو میبینه و ازشون جدا شد تا به بقیه اطلاع بده.

****

بعد از مدرسه لویی پیامی از طرف هری دریافت کرد که نوشته بود
"سلام! هریم"

Our Song| L.SWhere stories live. Discover now