قرص های آرامبخش || 39

684 122 706
                                    

قبل از خوندن روی ⭐️ پایین رو لمس کن تا نارنجی بشه ممنون سوییتی :]🧡

❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌
آنچه گذشت:

ابراهام: دو میلیون دلار کافیه؟
جرقه ای سریع در سر آلیس خورد و به شدت تکونش داد.
*
لویی: لیندا قبلا دوست دختر زین بوده
چهره ی آلیس از درد جمع شد.چی؟
*
لویی:اون مرد لایق مرگه به بدترین روش های فاکیِ دنیا..اون یه قاتله بچه های بی گناه رو قتل عام میکنه اون باید بمیره
کیلیان:رئیس تو هم یک قاتله..به مغز اون دخترکوچولو شلیک کرد
*
کیلیان: دیگه همچین کاری نمیکنی؟
توی صورت لویی دم زد.آدرنالین در رگ های هردو شدت گرفته بود.کیلیان درنگ نکرد و لبهاشو به روی اون گذاشت..

❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌ ❌

«انقدر شکست میخوریم تا بفهمیم زندگی عاشقانه نیست

"این پارتی مزخرفه"

لویی لیوان خالی شده‌ش رو به روی میز کوبید و جمعیت مقابلش رو از نظر گذروند.چیزی معادل تمامی کارکنان شرکت در پشت بامِ عریض حضور داشتن.

"اینطور بنظر نمیرسه.."

زین از گوشه ی چشم اونو دید زد و لبخندشو پشت جام پر از شامپاین استتار کرد.لیام رسید.

"مهمونی باحالیه مالیک دمت گرم"

زین سری به پایین تکون داد و به نشانه ی سلامتی جام رو بلند کرد.

"این همه سال اینجا کار کردم اونوخ هیچکدوم از این خوشگلای سکسی رو نمیشناسم "

زین از مزاح لیام خنده ی توگلویی کرد.دوباره جامشو به نوشیدنی لیام زد و صدای جیرینگ مانند بلند شد.

در این حین لویی با تعجبی آشکار به برخورد بی دغدغه ی زین در برابر لیام خیره شده بود

Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.

در این حین لویی با تعجبی آشکار به برخورد بی دغدغه ی زین در برابر لیام خیره شده بود.اون‌ دو چند دقیقه ای گرم صحبت شدن تا اینکه لیام اعلام رفتن کرد.

Back To Life (ZAYN)Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz