🍂𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟗🍂

5.6K 816 431
                                    


‌هیچکس به جیمین گفته بود چقدر اسکله ؟
عالی بود ، نه ؟
کوک از پیش تهیونگ فرار کرده بود تا تو مرمز توجه نباشه و الان دقیقا نگاه همه کافه به میزشون بود

تهیونگ چی ؟ یک لحظه میخندید یک لحظه پوکر میشد ، الان شما داخل کافه باشید یکدفعه یکی ازتون عکس بندازه چطوری میشید ؟

خوشبختانه نامجون صاحب کافه بود پس برای جلوگیری از آبزو ریزی بیشتر چراغ ها رو روشن کردن و آهنگ شادی پخش پس به تدریج توجه همه از میز جیمین و جین و جونگکوک برداشته شد

حالا نگاه عصبی کوک و جین روی جیمینی بود که با لبخند ضایعی به پایین خیره شده بود

کوک خواست چیزی بگه که سایه کسی رو بالای سرش احساس کرد و با تشخیص تهیونگ بزاق دهنش رو به سختی قورت داد

_ میشه بیرون حرف بزنیم ؟
نگاهی به تهیونگ کرد و در جواب سوالش به آرومی سر تکون داد


〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️


تهیونگ داشت فکر میکرد ، نمی‌خواست عجله کنه و آسیبی به جونگکوک بزنه ، به هر حال اون فقط ۱۷ سالش بود

اما دیگه فرصت بهتر از این پبدا نمیکرد ، یا حتی وقتایی که کنار جونگکوک بود یه حس دیگه ای داشت

جوری که دوست داشت ازش مراقبت کنه _ کنار خودش نگهش داره _ و از بودنش لذت ببره

جونگکوک رو تقریبا یک ماه بود که می‌شناخت نمی‌خواست عجول بازی دربیاره و به این زودی اسمش رو عشق بزاره ولی به راحتی میتونست دوست داشتن رو باهاش توصیف کنه

+ تهیونگ شی ، چیزی نمیگی ؟
با صدای کوک از افکارش بیرون اومد و بهش نگاهی انداخت ، دیدن چشم های معصومش که درشت تر از حالت عادی کرده بود و لب هایی که رو به جلو داده بود برای تهیونگ کافی بود تا دلش رو به دریا بزنه

_ من ازت خوشم میاد
نفسش رو بیرون داد و به جونگکوک که شکه شده بود نگاه کرد

کوک دهنش رو باز و بسته میکرد که چیزی بگه اما انگار بحز هوا چیزی خارج نمیشد

تهیونگ گاز کوچیکی از لب پایینش گرفت
_ عاممم ببخشید یکدفعه ای شد

اما جونگکوک اصلا اینجا نبود ، داشت با شور و علاقه به عروسی که تو باسن مبارکش برگزار بود نگاه میکرد

کیم تهیونگ _ جذاب ترین پسری که تا حالا دیده بود _ همین الان به کوک گفته بود ازت خوشم میاد

خرشانس تر از این هم داریم مگه ؟ نه واقعا برام شفاف سازی کنید داریم اصلا همچین چیزی

جونگکوک خواست چیزی بگه که ته دستش رو روی لب هاش گذاشت
_ هیس لطفا ، انتطار ندارم که خیلی سریع بگی تو هم از من خوشت میاد

𝐈𝐧𝐭𝐨 𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐀𝐫𝐦𝐬 | 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤Where stories live. Discover now