「Part 30」

244 70 1
                                    

ییبو کیسه‌ی پلاستیکیو برعکس کرد و قرصارو توی دستش ریخت. چند ثانیه بهشون خیره شد و بعد دستشو کج کرد، همه‌شونو توی توالت ریخت و سیفونو کشید. لحظه‌ای مکث کرد تا مطمئن شه اثری ازشون نمونده. چند بار با دهن بسته سرفه کرد. آب دهنشو قورت داد و آه کشید. در دستشوییو باز کرد و کشون‌کشون بیرون رفت.
جلوی روشویی ایستاد و آبو باز کرد. لحظه‌ای نگاهش به خودش توی آیینه‌ی ترک‌خورده‌ی جلوش افتاد. مثل گچ دیوار سفید شده بود و زیر چشماش گود افتاده بود. نگاهشو از آیینه گرفت و نفسشو بیرون داد. آبی به صورتش زد و شیرو بست. بدون اینکه صورتشو خشک کنه سمت تختش راه افتاد. نبود ییشینگ یا تام یا حتی ژان، چیزی بود که می‌تونست ممنونش باشه.

-به نظرت چیکارش می‌کنن؟

ییشینگ همونطور که روی تخت خوابیده بود، بالاتنه‌ش از تخت آویزون بود و تکه کاغذیو تا می‌کرد، گفت:

-اول تا می‌خوره می‌زننش بعدم به عنوان نمونه می‌فرستنش برای آزمایشگاهای مخفی سلاحای بیولوژیکی تهشم تک‌تک اعضای بدنشو می‌کشن بیرون می‌ذارن تو ویترین خونه‌شون.

تام نگاهشو به ییشینگ دوخت:

-انقدر چرت و پرت نگو. جدی پرسیدم.

ییشینگ خندید و گفت:

-یه نگهبان کشته چی کارش می‌خوان بکنن. فوق فوقش... چند روز نمیارنش بیرون، همین.

تام مردد سر تکون داد. ییشینگ چرخید و روی شکمش خوابید. همچنان با کاغذ توی دستش ور می‌رفت. به تام نگاه کرد و پرسید:

-حالا جدی چی کار کرده برات که انقدر هواشو داری؟

تام همونطور که به لبه‌ی تخت تکیه داده بود، کمی خودشو عقب کشید:

-خودت چرا دنبال وانگی؟

ییشینگ تک‌خنده‌ای کرد و گفت:

-من اول پرسیدم.

سرشو به دستش تکیه داد:

-داستان جالبتو برام تعریف کن اگه پسندیدم مال خودمو می‌گم.

یه ابروشو بالا انداخت و ادامه داد:

-یا شایدم ترجیح میدی خودم حدس بزنم؟

تام برای ییشینگ چشم چرخوند. بعد از مکثی گفت:

-من یه... بدهی سنگینی داشتم، لائوبان کمکم کرد صافش کنم.

ییشینگ لب و لوچه‌ش آویزون شد:

-همین؟

تام باز به ییشینگ نگاه کرد و شونه بالا انداخت:

-مختصر و مفیدش همینه.

-مفصل‌ و غیرمفیدشو بگو.

تام پوفی کشید و گفت:

-اون موقع که با لائوبان آشنا شدم هفده سالم بود. من خرده جنس می‌رسوندم دست مشتری. این وسط یه سریاشونو به زور ازم می‌گرفتن یا خودم یه گندایی زدم که تهش من موندم و پول خسارت جنسایی که باید می‌دادم.

•Mianju•Donde viven las historias. Descúbrelo ahora