پارت آخر اصلاح شد...
اگه بازم به نظرتون مشکلی داره بگین ولی من واقعا دیگه نمی خوام این فیک و ادامه بدم💔😹 به نظرم خیلی طولانی شد.ولی اگه فیک دیگه ای از وانگشیان شروع کردم همین جا اطلاع میدم پس اگه دلتون می خواد از قلم من بازم وانگشیان بخونید این فیک و از ریدینگ لیستتون در نیارید تا اطلاعیه ش براتون بیاد😁❤️
ESTÁS LEYENDO
mo dao zu shi: (بی همتا)جذابیتی بی بدیل
Ficción históricaوییینگ تازه متوجه چهره ی بیمار لان ژان شد. رنگش پریده بود و خسته به نظر میآمد. «با خودت چیکار کردی؟ من چند روز مرده بودم تو چرا به این روز افتادی؟» لان ژان بالاخره به حرف آمد و گفت:چرا انقدر دیر؟ چهره ی وییینگ سردتر از قبل شد. «من دیگه نمی خواس...