سلاااااااام. خوبین؟
کسی می دونه از تاریخ آپ این فیک چقدر کذشته؟ خودمم نمی دونم. چند دقیقه پیش دیدم یه نفر به یکی از پارتها ووت داده وارد واتپد شدم پارت و که خوندم همش با خودم می گفتم من کی اینا رو نوشتم؟؟؟ این مال من نیست. چند پارت بعدی رو که خوندم تازه یادم اومد😂😂😂😂 خیلی حالم خرابه نه؟ولی حالا که مرورش کردم میبینم اونقدر هم بد ننوشتم فیک خوبی بود فکر نکنم دیگه بتونم مثل اون موقع بنویسم. راستش خیلی وقته چند پارت از ادامه ی همین فیک و نوشتم و رو دستم مونده دیگه تخیلاتم قد نمیده ولی یه حسی قلقلکم میده ادامه ش بدم
از دست خودم عصبانیم چون داستان های نصفه و نیمه خیلی رو دستم مونده می ترسم بنویسم و کسی نخونه...
راستی حالتون چطوره؟ بازم فیک می خونید یا به نظرتون دیگه خز شده؟😂
وای داشتم کامنتا رو می خوندم ته دلم قنج میرفت. بگین که منو یادتون نرفتههههه😭😭😭
انگار واتپد باز ریده اصلا هیچی آپ نمیشه
VOCÊ ESTÁ LENDO
mo dao zu shi: (بی همتا)جذابیتی بی بدیل
Ficção Históricaوییینگ تازه متوجه چهره ی بیمار لان ژان شد. رنگش پریده بود و خسته به نظر میآمد. «با خودت چیکار کردی؟ من چند روز مرده بودم تو چرا به این روز افتادی؟» لان ژان بالاخره به حرف آمد و گفت:چرا انقدر دیر؟ چهره ی وییینگ سردتر از قبل شد. «من دیگه نمی خواس...