روی مبل نشستم مشغول کندن پوست لبم شدم
تهیونگ:باید درخواست بدیم یه روانپزشک دیگه از دایره قضایی باهاش حرف بزنه
هوسوک رو به روم نشست:لعنت بهش هرکاری میکنیم به هر دری که میزنیم اون بازم یه قدم جلوتره
تهیونگ: جیمین لحظه اخر بهت چی گفت
سرم و تکون دادم: تهدید های همیشگیش
هوسوک: دقیق چی بهت گفت
-گفت مهره ها برمیگردن و این صفحه بازی اون و هر وقت که اون بخواد بازی و تموم میکنه
تهیونگ:منظورش از این حرف ها چیه؟بازی؟مهره ها؟تو وبرادرت به چه زبونی حرف میزنید یادمه تو هم یکبار چنین چیزی بهم گفته بودی
هوسوک: یونگی همیشه معتقد بود همه چیز یه بازیه و اون کسیه که مهره هاش و تکون میده
زمزمه کردم: واقعا هم همینطوره
هوسوک: جیمین مطمئن باش وقتی بیاد بیرون اولین نفرسراغ تو میاد
به هوسوک نگاه کردم: فکر میکنی اون اگه بخواد بلایی سرم بیاره وقتی اون تو هستش انجامش نمیده؟اون فعلا داره ازم محافظت میکنه و نمیدونم از کی
اخمای تهیونگ رفت تو هم: محافظت میکنه؟
جوابش و ندادم که از جاش بلند شد کنارم نشست : من و ببین منظورت چیه
-این چیزی نیست که الان نگرانش باشیم الان باید نگران این باشیم که یونگی چطوری اون دکتر و مهره خودش کرده
هوسوک از روی مبل بلند شد: من میرم درخواست یه معاینه دیگه بدم
از اتاق بیرون رفت به تهیونگ نگاه کردم : با چک هایی که یونگی برات کشیده بود چیکار کردی؟
به پشتی مبل تکیه داد پا رو پا انداخت : چرا باید برات مهم باشه؟
-میخوام بدونم چقدر ادم دور زدن قانونی
-من مرد قانون نیستم جیمین امیدوار بودم این و متوجه شده باشی من کاری و میکنم که برام منفعتی داشته باشه
-ترفیع جدیدت کی بهت داده میشه؟
-بعد حکم دادگاه
-خوبه پس در موردش اون موقع حرف میزنیم
-بهم بگو موضوع چیه موش کوچولو
مثل خودش به پشتی مبل تکیه دادم نگاهش کردم : در طول این پرونده همه اش برام سوال بود تو چرا انقدر رو من تمرکز کرده بودی
-اشتباه کرده بودم
خندیدم : اشتباه؟ کیم تهیونگ اشتباه کرده بود؟
-همه ادم ها اشتباه میکنن
دوباره اسمش و تکرار کردم اینبار با دقت بیشتری تکرار کردم: کیم.....تهیونگ
ESTÁS LEYENDO
chess king📍 |kookmin|
Fanfic[شاه شطرنج] • |پایان یافته| _ تو بازی و ساختی و من تمومش میکنم و حالا «کیش و مات» کاپل اصلی: کوکمین _ یونمین ژانر: جنایی_رمزالود_عاشقانه