قلب آبرنگی من

قسمت ۲۳

-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
جلوی ورودی اصلی پارکینگ بودیم جایی که امشب قرار بود مسابقه باشه برنامه مسابقه از یک ماه قبل ریخته شده بود و من قرار بود برای مسابقه بعدی که روی پل بود شرکت کنم نه پارکینگ برای همین ماشینم همراهم نبود لعنتی آبروم میره
برگشتم سمت عقب
+ چو
با انگشت اشاره رو بینیش گذاشت و سیس بی صدا کرد به شونش اشاره کرد جیمین روی شونش خوابيده بود و دست چو رو محکم تو دو تا دستش اسیر کرده بود دلم برای حالت جذابشون ضعف رفت این لعنتیا چرا اعتراف نمی کنن همو می خوان ؟ تا کی خود آزاری و ادامه میدن ؟
+چو ماشینت کجاست
- تو طبقه ۲
+اوکی
شیشه سمت خودمو دادم پایین به نگهبان سلام کردم دستمو سمتش دراز کردم و باهاش دست دادم کف دستم ۳ تا ۱۰۰ دلاری بودو با سر به پسرای پشت سرم اشاره کردم
+هواشونو داشته باش
£حتما
+ببرشون VIP
£انجام میشه سونگ شی
+خوبه
دستمو دور گردنه چو قلاب کردم
+خووووووووووب شنیده بودم بعضیا می خوان جیغ بزنن جای خوبی اومدیم یا نه
-اوهوم دوسش دارم
وارد محوطه اصلی شدیم صدای بلند آهنگ و دود محیط نشون میداد که امشب قرار خیلی شلوغ بشه
از دور به دی جی دست تکون دادم که آهنگ adelante پلی کرد و این نشون میداد که کوئین اعظم اومده که اونم کسی نیست جز من
دورمون کلی دختر پسر جوون با لباسای مخصوص پارتی به ما نگاه می کردن و بهمون سلام می کردن چشمم به سمت VIP بود پسرا اونجا نشسته بودن حواسشون سمت ما بود ماسک زده بودن نمی تونستم تشخیص بدم ری اکشنشون نسبت به این که از اینجا خوششون اومده یا نه 
ازشون چشم برداشتم سمت طبقه ۲ رفتیم جایی که پورشه ۹۱۱ مشکی رنگ به چو چشمک میزد
+عجب شرطی بستی سری پیش
-اره عروسک اون عوضی حالا ماله منه
با هم لبخند زدیم و سمت کاپوت ماشین رفتیم تا چک آخر رو قبل از مسابقه چو بکنیم
+هوم مثل این که همچی سر جاشه با سر تایید کرد
نگاهمو سمت VIP دادم لعنتی جاشوآ چه غلطی می کنه پیش اینا ؟!
+چو
نگام کرد
+ببین کی پیشه جی کی عه ؟
فک کنم داره باهاش سر ماشینت شرط می بنده
-لعنتی الان می رم سراغش
+نه وایسا بهشون گفتیم گوش می کنن دیگه مگه نه ؟
چشاش از استرس دو دو می زد لعنتی
با جفت دست دو طرف صورتشو گرفتم
+چو منو ببین اصلا استرس نگیر اون حروم زاده هیچ کاری نمیتونه بکنه تو بهترینی باشه
سرشو بالا پایین کرد
+حالا سوار ماشین شو
موقع رفتن یه اسپنک بهش زدم
+خوبه دختر خوب
-یااااا
زبون درازی براش کردم زیر چشمی داشتم VIP و می پاییدم لعنتی داشتن مارو نگاه می کردن آبروم رفت منم باید می رفتم سمت VIP مسابقرو از اونجا نگاه کنم
کسایی که با چو مسابقه می دادن اولین بار بود میدیدم و نمی دونستم دقیقا چقدر ماهرن تو همین فکرا بودم که رسیدم
جیمین پرسید
×چرا اینجایی ؟
+پس کجا باشم ؟
×پیش چو چرا تنهاش گذاشتی ؟
+چو نیازی به من نداره نگران نباش اون خیلی بیشتر از این حرفا حالیشه
×حالا کی گفته من نگرانم ؟
+اوهوم مشخصه
جونگکوک که هیجان زده داشت پیست و نگاه می کرد گفت
# نگاه کنید الان شروع میشه
دلم برای کیوتی بیش از حدش رفت خیر سرش از من بزرگتره چرا انقدر بیبی بویه ؟
=تموم شد
+چی ؟
=جی کی
+تهیونگ خیلی مسخره ای
=توام خیلی از خود متشکری
+حواسمو پرت نکن بگو ببینم جاشوآ با شما چی کار داشت ؟
=جاشوآ کیه
+همون آمریکاییه، کچله
=آهان پرسید با کی اومدیم منم گفتم با سونگ ا/ت
لعنتی چرا اسم منو گفت
+چرا اصلا باهاش حرف زدید اون آدم خطرناکیه
=نکنه نگرانم شدی
+معلومه که نه فقط اون یه عوضیه به تمام عیار دنبال انتقام می گرده
=انتقام چی ؟
+ولش کن بیا رو مسابقه تمرکز کنیم
جوابی نداد اما انگار یکم دلشوره گرفت نگران چو بود ؟
ولش کن فقط گفته با منن چیزه خاصی نمیشه
تمام حواسم به چو بود قلبم تو دهنم بود مسابقه شروع شده بود چو اولش عقب بود ولی تو دور آخر شروع کرد به جلو افتادن جیمین و کوک با تمام وجود تشویقش می کردن باعث خندم شدن و چو همون حرکت کلاسیک خودشو انجام داد یه دریفت تمیز و از ماشین پیاده شد جیمین دیگه رو صندلی نبود و بالا پایین می پرید و کوک و از خوشحالی بغل کرد و کوک برگشت سمت من
# ا/ت شی شما کی مسابقه میدی ؟
+من امروز مسابقه نمیدم ماشینم اینجا نیست
# کی مسابقه میدی ؟ میشه مام بیایم خیلی خوش گذشت
+من چهار روز دیگه مسابقه دارم هستید تو ژاپن ؟
# یه کاریش می کنم دوست دارم مسابقه دادن شما رو هم ببینم
لبخند زدم
^ اوووووووو سونگ ا/ت افسانه اعظم، کوئین جاده
+جاشوآ
^نگفتی مهمون داری
+مگه باید می گفتم ؟
^افتخار آشنایی ندادن
از لحن خشک و جدی ما پسرا ساکت شدن که چو هم به ما اضافه شد و جیمین و پشتش فرستاد
-جاشوآ اینجا چی کار داری
^هیچی چو شی مروارید جاده
-اینطوری صدام نکن
^چرا مگه معنی اسمت مروارید نیست پییِرل شی ؟
-اونش به تو ربطی نداره
^اوه لیدیز چقدر خشنید
اون آقا کیه که کنار ا/ت شی نشسته
منظورش تهیونگ بود
+به تو ربطی نداره
^او خیلی جذابه با این که ماسک زده نکنه دوست پسر جدیدته می‌ترسی بدزدنش ؟
اومدم جوابی بدم که تهیونگ بلند شد
=مثلا باشم چی میشه
لعنتی الان وقت جنتلمن شدن نیست
^اووووو مثل این که نمیدونی سر قبلیه چی اومد ؟
تهیونگ گیج نگام کرد رو سمت پیست کردم
^خیلی وقت بود با کسی نیومده بود خلاصه که خوشحال شدم از تنهایی در اومد مارو یه شیرینی مهمون نمی کنی
+مثلا ؟!
^مسابقه بده
+ماشینم نیست
^با ۹۱۱ بده
+مال من نیست
^چیه ترسیدی
+من ؟ ترس؟
^اره خب کله خر تر از این حرفایی
+اوکی سر چی ؟
^ ۹۱۱
+و اگه قبول نکنم ؟
^الان بلند داد می زنم از من می ترسی
اومدم سمتش خیز بردارم بادیگارداش مانعم شدن
+ترسو تویی که پشت اینا قایم شدی
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
سلام این پارتی بود که جمعه باید می ذاشتم ولی خیلی خوشم نیومد دوباره نوشتم
نظر یادتون نره
چرا هیشکی هیچ ریاکشنی نسبت به جیمین از خودش نشون نمیده ؟ نکنه دارم بد داستان اونو چو رو می نویسم
حدس بزنید ا/ت ۹۱۱ رو میبره یا می بازه ؟ دوست دارم حدس بزنید مثل همیشه بهم انرژی بدید مرسی
بوس به کلتون