این قسمت از اول شامل صحنه هایی هست که ممکنه مناسب همه نباشه 🔞 (اسکی از رو برنامه های منوتو🤣🤣)
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
تقه ای به در خورد هنوز خوابم عمیق نشده بود که صدای آروم جیمین و شنیدم
×چو منم
ساعت چنده ؟ چه اتفاقی افتاده؟
با دلهره سمت در اتاق رفتم و بی هوا در و باز کردم
-چی شده ؟
نگاه کنجکاوی روی صورتم چرخوند
×می دونی من خیلی فکر کردم و به یه نتیجه رسیدم
-به چی فکر کردی ؟
نفس صدا داری کشید و به راهرو نگاه کرد و گفت
×گور بابای قوانین این خونه و جاشوآ
یه قدم جلو اومد و صورتم قاب گرفت و به آرومی شروع به بوسیدنم کرد و یه قدم دیگه نزدیک شد و منو بیشتر به داخل هول داد و آهسته در رو با پا بست منو پشت در چسبوند اشتیاقش برای بوسیدن جوری بود که انگار خیلی منتظر این لحظه بوده بعد از چند ثانیه رو به من کرد
×دیگه نمی تونم خودداری کنم خصوصا وقتی می دونم این حس دو طرفس
-جیمین من از جاشوآ می ترسم اون یه روانیه
×اون هیچ غلطی نمی کنه باشه ؟
-اما
سرش و به پیشونیم چسبوند و چشاشو بست
×ششششش چیزی نمیشه بهم اعتماد کن لطفا
-باشه
×دختر خوب
دوباره شروع به بوسیدن کرد با این تفاوت که نسبت به قبل بیشتر بهم نزدیک شد و یک دستشو از کنار سرم برداشت پشت کمرم فیکس کرد و با انگشت شصت شروع به نوازش کرد که البته حس می کردم علاقه خاصی داره که زیر تیشرتم بره فک کنم داره برای کار بعدیش اجازه میگیره یعنی اون واقعا می خواد ؟ اگه آره چرا لفت میده
×عزیزم چیزی شده ؟
-چی ؟ ....نه، ... چطور ؟
×باهام همکاری نمی...
اجازه ندادم حرفشو ادامه بده این بار من شروع کننده بوسه بودم دستامو دور گردنش حلقه کردم یکم از در فاصله گرفتم جیمین این سری بلندم کرد از ترس این که نیوفتم پاهامو دورش حلقه کردم سمت تخت راه افتاد و خیلی آروم منو رو تخت گذاشت بوسه رو قطع کرد
×نظرت راجع به یه سکس خوشمزه چیه ؟
-چی؟
×سکس خوشمزه
گیج نگاش می کردم بهم خندید و گونمو بوسید
× الان میام
بعد چند دقیقه کروات به دست اومد تو
×نمی دونم برای کیه اما ازش خوشم اومده
لبخندی از سر شیطنتش زدم با دست منو رو تخت خوابوند مچ دستامو با کروات به میله تزئینی بالا تخت بست دستمو تکون دادم ولی باز نمیشد
×حالا بهتر شد
شروع کرد به دراوردن شلوارکم نگاهشو ازم نمی گرفت
خودشم شروع کرد به در اوردن شلوار و تیشرتش
نیشخند جذابی روی لبش بود باعث تند تر تپیدن قلبم شد روم مجدد خم شد لب تیشرتمو شروع کرد به تا زدن و شروع کرد به بوسه زدن از زیر نافم بدنم شروع به واکنش دادن کرد انگار که بیشتر می خواست ، تو چشای هم زول زده بودیم همین طور جلو می رفت دیگه به جایی رسید که تیشرت رو بالا کشید و روی چشمام گذاشت
×دید زدن دیگه بسته، تشنمه میرم نوشیدنی بیارم
بوسیدتم و رفت
چند دقیقه بعد صدای پایی تو اتاق اومد در بست ولی نه حرفی زد نه جلو تر اومد یکم ترسیدم نمی دونستم کی داخل اتاقه جیمین یا کسه دیگه
×تشنه ای چو ؟
خودش بود نفس راحتی کشیدم
-آره
نزدیکم شد و بوسیدم مقداری شراب رو از طریق بوسه قلپ قلپ خوردم
×بیشتر ؟
سرمو به نشانه آره تکون دادم مجدد کارشو تکرار کرد منتظر جرعه بعدی بودم
×بیا زیاده روی نکنیم قراره خوش بگذرونیم
لعنت بهت من بیشتر می خواستم
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
راوی جیمین
به اتاق برگشتم با صحنه جذابی به اسم چو ، نیمه برهنه بسته شده به تخت با تیشرتی که روی چشماش رو پشونده و منتظر به سمت من نگاه می کنه اون واقعا نفسگیره کنجکاو شده بود یا ترسیده ؟
×تشنه ای چو؟
نفس عمیقی کشید پس ترسیده بود
-آره
گلس که با یخ و شراب پر شده بود رو روی پاتختی گذاشتم بسته کاندوم رو از جیب پشتی شلوارم بود چک کردم که حتما سر جاش باشه جرعه ای از مایع داخل لیوان رو تو دهنم نگه داشتم نزدیکش شدم و بوسیدمش شراب رو چشید هوم قدردانی تو دهنم کرد
×بیشتر ؟
سر تکون داد اما من می خواستم اذیتش کنم
×بیا زیاده روی نکنیم قراره خوش بگذرونیم
کنارش دراز کشیدم
× تا اینجا چطور پیش رفتم خوب بود ؟
جوابی نداد ولی نفسهای تیزی می کشید این نشون میداد که چقدر هیجان زدست یه قلوپ دیگه شراب خوردم و یه تکه یخ بین لبام نگه داشتم بعد شروع به بوسیدن یخی روی بدنش کردم و از گلوش تا نافش پیش رفتم تکه یخ بر اثر گرما و نفسهای داغ من چیزی ازش نمونده بود اونو همراه با مقدار خیلی کمی شراب روی نافش ریختم
×بهتره که تکون نخوری چون شراب رو روی تخت میریزی
بوسه ای بالای نافش زدم تکون ریزی خورد
×اوه عزیزم تمام چیزهای خوب موقتیه، دوست نداری که ددی تنبیهت کنه هوم ؟
ناله ریزی کرد و دستاشو خلاف جهت کروات تکون داد
هر کدوم از سینه هاش رو از زیر سوتین آزاد کردم برای همین توسط فنر زیر کاپ قاب گرفته شدن آزاد ، آسیب پذیر و در دسترس بودن دقیقا جوری که من می خوام با لبام شروع به اذیتش کردم و نفسم نزدیک به یکی از سینه هاش رها کردم دهنش به شکل آه باز شد ازش فاصله گرفتم سمت میز رفتم و تکه یخ دیگه ای از تو لیوان دراوردم و از ترقوه به سمت یکی از سینه هاش حرکت کردم و دو بار دور نوک سینش حرکت کردم یخ رو از دهنم خارج کردم و با لبای سردم این شکنجه رو ادامه دادم زیرم ناله می کرد و منقبض شده بود و سعی می کرد تکون نخوره اخطار دادم بهش :
×اگه شراب و بریزی نمی زارم ارضا بشی
با حالت التماسی جواب داد :
-آه .... خواهش می کنم..... جیمین...... ددی .... خواهش می کنم
هوم پس از روشم خوشش اومده بزرگترین ترسم همین بود دستم رو روی بدنش کشیدم و سمت شرتش سر دادم پوست نرمش رو اذیت می کردم که یکدفعه لگنش رو تکون داد و شراب رو ریخت سریعا خم شدم و شراب ریخته شده روی بدنش رو لیسیدم
×اوه عزیزم تو تکون خوردی حالا باهات چی کار کنم ؟
مجدد انگشتام رو داخل شرتش فرستادم و شروع به نوازش کلیتوریسش کردم صدای لذت بخشی از دهنش خارج شد قدردان صداش کردم
×چو ... عزیزم
اون خیسه خیلی هم خیسه انگشت اشارم و وسطیم رو داخلش فرستادم و لرزید
×خیلی زود برام آماده شدی
ناله ای یواش کرد و لگنش از رو تخت برای رسیدن به انگشتام کنده میشد اوه پس اون منو میخواد
× عزیزم تو دختر حریصی هستی
صدام همچنان نجوا کننده کنار گوشش بود و خودشو با حرکت شصتم بر روی کلیتوریسش می چرخوندم و عذابش می دادم ناله ای بلند کرد بدنش زیرم میلرزید می خوام صورتش رو ببینم با دست دیگم تیشرتشو از رو صورتش کنار زدم چشماش با نوری که از بیرون تو اتاق اومده بود هماهنگ می کرد.
-می خوام لمست کنم
×می دونم
بوسیدمش تمام مدت حرکت انگشتام متوقف نشد و بوسمو با گرسنگی و حریصی خاصی که فکرشم نمی کردم جواب داد دست آزادم رو دو دستی که بسته بودم پین کردم پاهاش منقبض شد سرعت دستمو کم کردم الان وقتش نیست عزیزم چندین بار دیگه کارو تکرار کردم کنار گوشش نجوا کردم
×اوه عزیزم این تنبیه توعه هم خیلی نزدیک هم خیلی دور برای این که حرفمو گوش نکردی
-خواهش می کنم
نمی دونم چرا ولی واقعا دوست دارم التماس می کنه
×خواهش می کنی چی ، چو ؟
-جیمین خواهش می کنم .....خواه....لعنت بهت....الان می خوامت
×الان باید بکنمت چو ؟
-می خوام....الان
×چطوری باید بکنمت؟این مدلی؟ مدل دیگه؟ کلی انتخاب هست
دستمو به جیب پشتم فرو کردم کاندوم دراوردم گوشه لبم گذاشتم شلوارم که بدون شرت دوباره پوشیده بودم دراوردم کاندوم رو رو آلت شق شدم کشیدم دستم رو بالا پایین حرکت می دادم
×این چطوره؟
به سمت شکمش برگردوندم ویو فوقالعاده ای از باسنش داشتم به سمت بالا خمش کردم اسپنکش زدم و همزمان واردش شدم دورم منقبض شد و همون لحظه ارضا شد و ناله کرد ، لعنتی خیلی سریع بود
لگنش رو ثابت نگه داشتم و به کارم ادامه دادم دوباره و دوباره
"زود باش چو دوباره بیا" ضرباتم همچنان ادامه داشت صدای ناله هاشو تو بالشت خفه می کرد ، پاهاش شروع به لرزیدن می کرد پس نزدیکه
×زود باش چو دوباره
معجزه وار ارگاسم درون بدن اون و من هم زمان بود لعنتی مرسی چو ! خودم رو درونش خالی کردم
روش سقوط کردم هلاک کننده بود
کنار گوشش گفتم
×چطور بود ؟
-آشنایی باهاش خوب بود
همین طور که دستش رو باز می کردم ازش خارج شدم
پیشونیش رو بوسیدم
×دوست دارم
-منم دوست دارم
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
راوی ا/ت
دلم نمی خواست که بيدار شم ولی نفسهای تهیونگ عجیب قلقلکم می داد چشمامو باز کردم تهیونگ خیلی معصوم چشماش نیمه باز بود موهای بهم ریختش التماس می کرد که لمسشون کنم اما یک ماه خیلی زود داره تموم میشه و من زمان زیادی ندارم باید چی کار کنم که هیچ کس آسیب نبینه از روبروییم با خانوادم بعد از ۶ سال خیلی ترسناکه
اصلا منو راه میدن تو خونه که بخوام حرف بزنم ؟
# چاگیا.... این چه قیافه ایه که داری ؟
+صبح توام بخیر چه قیافه ای دارم ؟
# انگار روح دیدی رنگ نداری رو صورتت
+حالم خوب نیست
تهیونگ نزدیک تر شد منو به خودش چسبوند پیشونیم رو بوسید
# چرا عزیزم جاییت درد می کنه ؟ خوب نخوابیدی ؟
+نه نگرانم ، نمی دونم باید چی کار کنم
تقه ای به در خورد
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
خب فکر می کنم اولین باره که جیمین راوی شده باشه ، با این که این قسمت اسماته و اسمات نوشتن به شدت سخته ولی دوسش داشتم نظر که کلا نمی دین 😒 نگم بهتره امیدوارم دوسش داشته باشید ماچ به کلتون
YOU ARE READING
قلب آبرنگی من
Romanceا/ت برای این که دوستش چو رو تو کنسرت بی تی اس همراهی کنه به کنسرت میره و غافل از این که یک اتفاق تو فن میتینگ کل زندگیشو متحول میکنه و قسمت از وجودش که سیاه و تاریکه و مدتها بود که خاموشش کرده بود دوباره فعال میکنه چه کسی می تونه اونو از حالت جدیدش...