قلب آبرنگی من

قسمت ۳۳

_ مشکلی نیست برو من یه کم دیگه کار دارم باید رو پروژه خودم کار کنم
+پس من می رم ، فایتینگ
مشتامو تو هوا براش تکون دادم که باعث خندش شد  بعد یه تعظيم کوتاه از اونجا فاصله گرفتم
با سرعت سمت فراری ۴۵۸ مشکی رنگی که کنار در اصلی دانشگاه زیر یه درخت که دید زیادی نداشت حدس این که ماشین کیه سخت نبود، رفتم سوار ماشین شدم
+س....
# ۲۷ روز فقط ۲۷ روز مثل بچه آدم دور و بر من باش بعدش هر کاری دوست داری بکن ، با هرکی دوس داری بچرخ
از صدای بلند و بمش که بطرز مزخرفی ترسناک شده بود و نگاه های عصبیش جا خوردم
+مشکلت با من چیه ؟
# مشکل تو با من چیه ؟ اصلا میدونی من چقدر تحت فشارم از طرف اعضا؟ و الان که دیرمم شده دارم با تو کل کل می کنم
+ مگه من به تو گفتم تو ژاپن بیا دنبالم ؟ یا از تو کمک خواستم؟ اونی که خودشو قاطی کرده تو مسائلی که بهش مربوط نیست تو بودی ، حالا اومدی دادشو سر من می زنی ؟ به من چه که تو دیرت شده مگه با من هماهنگ کرده بودی که من دیر کرده باشم ؟
اجازه ندادم جوابی بهم بده در ماشین و باز کردم از ماشین پیاده شدم سمت پیاده رو حرکت کردم انگار ما دوتا آفریده شدیم که فقط با هم بکاویم و جنگ کنیم یه روز خوش کنار هم نگذرونیم پا تند کردم سمت پارکینگ دانشگاه که خیابون بالایی بود حرکت کردم دیر وقت بود انگار دستور مرگ تک تک آدمارو تو سئول داده بودن جنبه ای تو خیابون نبود برای اولین بار حس ترس تو وجودم گرفته بود
# ا/ت بیا سوار شو دیره
# با توام
دلم می خواست بزنم با آسفالت رو زمین یکیش کنم
راهمو کج کردم طوری که نمی تونست بهم دسترسی داشته باشه ازش فاصله گرفتم اونم دیگه بیخیالم شد و پاشو گذاشت رو گاز و رفت
اما ماشینی جلو پام ترمز کرد دو پسر که معلوم بود خیلی های (به کسایی که زیاد مواد زدن و یا تحریک جنسی شدن و خیلی حالیشون نیست به اصطلاح زده بالا هم میگن) بودن از ماشین پیاده شدن تلو تلو خوران سمتم اومدن
•هوووووم خوشگله این وقت شب کجا میری ؟
°فک کنم داره میره شیفت شب
با هم با صدای بدی خندیدن ، آب دهنمو به زور قورت دادم جواب ندادم چون هرچی می گفتم بیشتر تحریک می شدن که اذیت کنن سعی کردم راهمو ادامه بدم که دستم توسط یکیشون کشیده شد محکم به کاپوت ماشین خوردم استخونام صدای بدی داد ولی مطمئنم که نشکسته ولی قطعا چند ساعت دیگه کوفته میشه
دست کثیفشو رو صورتم فیکس کرد
° کجا با این عجله بودی حالا
شروع کردم به تقلا کردن
+ولم کن اسکول چی تو خودت دیدی منو گرفتی ؟
با تمام زورم هولش دادم فقط یکم جابجا شد اما بی فایده بود بیشتر بهم نزدیک شد زبون کثیفش و رو گردنم کشید جیغ زدم
+ولم کننننننننن ، کمکککککککک
حس سوزش و داغی شدیدی روی گونه سمت چپم حس کردم حدس این که کشیده بهم زده سخت نبود واقعا داشت بهم تو خیابون اونم جلو دانشگاه تجاوز می کرد ؟
° هرزه خوبی باش و صدات درنیاد نترس بهت خوب پول میدم نمی گم مجانی بدی که
خنده کثیفی بهم زد
+گمشو ، ولم کن ، کمککککککک ، یکی کمکم کنه
دستشو زیر دامنم برد و با انگشت اشاره رون پامو لمس کرد
+ولم کن
شروع کردم به جیغ زدن اشکم دراومده بود و با صدای نسبت بلندی شروع کردم به التماس کردنش
حالا نفر دومم بهش اضافه شده بود و می‌خواست تیشرتمو پاره کنه
+التماست می کنم نکن ، ولم کن
صدای کر کننده کشیده شدن لاستیک رو آسفالت نظر اون دوتارو سمت خودش جلب کرد
# حروم زاده چی کار می کنی ؟
صدای آشنا خدای من تهیونگ بود؟ نفر دوم ازم فاصله گرفت صدای بلند داد یه نفر اومد تو دلم دعا کردم اون تهیونگ نباشه نفر اول از روم بلند شد سمت اونا رفت دلم نمی خواست بدونم چه اتفاقی داره میوفته خودمو به زور کنار جدول رسوندم دنده هام درد می کرد میلرزیدم درد داشتم حالت تهوع هم بهشون اضافه شد دستامو رو گوشام فشار دادم تا صداهاشون و نشنوم سایه یه نفر روم افتاد با ترس و البته درد زیاد سرمو بالا گرفتم اون تهیونگ بود دستشو سمت من دراز کرد و خیلی خشک زمزمه وار گفت
# بیا جات امنه
دستم که به شدت می لرزید سمتش گرفتم دست لرزونم و گرفت و سمت خودش کشید از حرکت یهوییش جیغ زدم و شروع به گریه کردم
# معذرت می خوام آسیب دیدی ؟
فقط گریه کردم
کمکم کرد که سوار ماشین بشم
# ببرمت دکتر ؟
صدایی که از شدت جیغ و گریه دو رگه شده بود جواب دادم
+نه
ماشین و بحرکت دراورد چند دقیقه فقط بی صدا گریه می کردم
ماشین و نگه داشت از ماشین پیاده شد در سمت منو باز کرد
# ا/ت خوبی ؟
نفهمیدم چطوری آمپر چسبوندم سمتش حمله کردم کشیده زدم به صورتش دوباره تکرار کردم کارمو
+همش تقصیر تو عوضیه
+عوضیییییییی ازت بدم میاد چرا هرچی اتفاق بده وقتی تو کنارمی سرم میاد ؟ چراااااااااا؟
جیغ زدم با مشتام به سینش کوبیدم نفهمیدم کی بغلم کرد دوباره همون عطر تلخ!! دوباره همون حس آرامشی که ازش متنفرم
# معذرت می خوام که تنهات گذاشتم
+ازت بدم میاد
# می دونم
حس نزدیک نفساش روی گردنم مورمور ام می کرد سعی کردم ازش جدا شم که دستاش شل شد اجازه داد فاصله بگیرم
مجدد سوار ماشینش شدم عذاب وجدان دوباره بهم دهن کجی می کرد واقعا لازم بود اونطوری بزنمش ؟ زیر چشمی نگاه کردمش اخماش تو هم بود فکرش سخت درگیر بود انگار من پیشش نبودم مجدد حواسمو به بیرون دادم مسیر خونه خودش بود منو کجا داشت می برد ؟!
گوشیش زنگ خورد از تو مانیتور ماشین ریجکت کرد دوباره زنگ خورد همون کار  و تکرار کرد این سری گوشی من صدای نوتیک اومد آقای دردسر(جیمین و اینطوری سیو کرده )
×ا/ت کجایید ؟ همه منتظر شمان
+چرا چی شده ؟
×امشب تولد جونگکوک عه ولی تهیونگ ریجکت می کنه منو چیزی شده ؟ دارم نگران میشم!!!!
+اها نمی دونستم
×الان کجایید ؟
+تو راه خونه تهیونگ
×اونجا چرا
+نمی دونم جیمین فک نکنم من بتونم بیام ولی به تهیونگ میگم که بیاد
# حرفات با دوس پسرت تموم شد ؟
با تعجب نگاهش کردم
+ دوست پسرم ؟!
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
خب این عید قرار بود زیاد آپ کنم اما نشد 😔
ببخشید دیگه
نظر و اینا یادتون نره
لاو یو سو ماچ گایز