# خب اشکال نداره بیا بعدا راجبش حرف بزنیم
+باشه
# الان خوبی ؟ جاییت درد نمیکنه ؟
+مثلا کجا
# خب مثلا کمرت یا زیر دلت
با بدجنسی و کمی طنز گفت
سعی کردم چند ساعت پیش و بیاد نیارم ازش خجالت می کشیدم
+ام نه اوکیم ، میرم دستشوئی
# اوکی هرچی تو بگی
سعی کردم سریع از جام بلندشم اما درد بدی زیر دلم حس کردم خم شدم دلم و گرفتم
+آخخخخخ
# ا/ت عزیزم چی شدی ؟
سمتم شیرجه زد و از رو تخت بلند شد خودشو بهم رسوند منو تو آغوشش گرفت جفتمون لباس تنمون نبود بیشتر از قبل خجالت کشیدم سرم و تو سینش قایم کردم
# هوم ما اینجا یه موش کوچولو خجالتی داریم که البته خیلی هم سکسیه
+یا تهیونگ
دستاشو روی کمرم نوازش وار حرکت می داد
# بله عزیزم
لباشو به پیشونیم چسبوند بوسه نرمی به پیشونیم زد
#بذار کمکت کنم بری دستشوئی
+نه خودم می تونم
# لجبازی نکن خواهش می کنم ، دیشب شب هات در عین حال خشنی داشتی ، نتونستم خودمو کنترل کنم برای همین آسیب دیدی متاسفم بذار کمکت کنم هم ببرمت دستشوئی هم من میرم وان و آب پر کنم یکم ریلکس کنیم چطوره ؟
باشه ای زیرلب لب گفتم
# دختر خوب
دستشو دور کمرم حلقه کرد و تو یه حرکت منو براید استایل بغل کرد
+هی نکن
# چه کاری نکنم ؟
+همین کار
# دقیقا چی کار
+یاااااا
# چیه خب ؟ متوجه نشدم
+این که منو بلند کنی من می ترسم
# دلم می خواد که بلند کنم ، تو دوست دخترمی و نترس من اینجام نمی زارم بیوفتی
از ترس سرمو تو سینش قایم کردم
# هوم موش کوچولو زیادی کیوته تا حالا این حالتتو کجا قایم کرده بودی ؟
+اوووووم نمی دونم
خب بلده جو و عوض کنه
# خیلی خب من برم وان و پر کنم تو راحت باش
+اوکی
وای خدا چرا اینطوری شد چرا داره هی دلبری می کنه برام ؟ قلبم روی ۱۰۰۰ می زد ، تهش چی میشه ؟ جاشوآ کاری نکنه ؟ چرا همش استرس دارم
بهتره برم پیشش فعلا به چیزی فکر نکنم
تو وان دراز کشیده بود چشماشو بسته بود تر قوه های بنفش شدش عجیب برای بوسیده شدن چشامو التماس می کرد
# اووووو خانوم کیم اومده چرا نمیاد پیشم
+چیزه
# چیه عزیزم؟
+خب من .....
تو حرکت بلند شد منو تو بغلش کشید و تو آب انداخت جیغ خفه ای کشیدم
+ دیونه چی کار می کنی
# خودت مقصری
+چرا
# چون تو دیونم کردی، خودت خبر نداری ؟
+من ؟
# اوهوم
نوک بینیشو روی گردنم می کشید
# هووووم خیلی خوشمزه ای خانوم کیم
خیلی وقته این ۳۰۰ گرم گوشت برای شما می تپه
لبخند کمرنگی زدم و بهش تکیه زدم و به آلت نیمه تحریک شدش به وجد اومدم تو جام یکم جابجا شدم
# هووووم بعضیا مثل این که سر صبحی شیطنت می خوان
+ نه کی گفته
# اوهوم کاملا مشخصه
دستای کشیدشو روی بازوهام کشید و از تر قوه هام به سمت سینه هام حرکت کرد حس گرمای دستاش لذت بخش بود و آهی از دهنم خارج شد
# بیبی گرلم دوست داره این کارو
جوابی ندادم که دوباره همون کار و تکرار کرد
از لذت زیاد لرز کمی کردم
# پس دوست داره ، هی باید بهم بگی چی دوست داری من نیاز دارم بدونم چی تو سرت می گذره و چی می خوای بهم بگو
+خب راستش .... ام چطوری بگم
# هرجوری که دوست داری
+ دوست دارم جای کیس مارکای دیشب و ببوسم
# پس چرا پشتت بهمه ؟ من مال توام پس کاری که دوست داری و کاری که می خوای و بکن
برگشتم و پاهامو دور کمرش حلقه کردم که آلتش مماس واژن بود از برخوردش چشاش و بست آه بی صدایی کشید
لبمو به دندون کشیدم آب دهنمو قورت دادم
چشای خمار شدش و باز کرد
#معطل چیی ؟ شروع کن
لبمو نزدیک کیس مارکش کردم بوسه ریزی روش زدم اما نمی دونم چرا ولی دلم می خواست اون تیکه گوشت بنفش شده رو دوباره بمکم آه آرومی کنار گوشم گفت و سرشو به شونم تکیه زد انگشتامو نوازش وار روی پشتش تکون می دادم ، انگشتاشو دور کمرم حلقه کرد و شروع کرد به نوازش دادن کمرم
# بیبی همیشه موقع لحظه های هات و سکسی ساکتی ؟
+ دوست دارم تو حرف بزنی من گوش بدم
# چرا من دوست دارم صدای مخملیتو بشنوم
+ اما من بیشتر مشتاق شنیدن کلمات سکسیتم من مثل تو از این حرفا بلد نیستم
لبخندش رو روی شونم حس کردم گاز ریزی از شونم گرفت
# من فقط برای تو بلدم هرچی تو ذهنم می گذره به زبون میارم
تو چشای هم زل زدیم
+ می خوام ببوسمت
# منتظر چی هستی ؟
+فقط منتظر اجازه تو
بوسرو شروع کردم یه بوسه خیس اجازه دادم زبونش کل دهنم و کشف کنه مک ریزی به نوک زبونش زدم
آلتش واقعا تحریک شده بود و بی تابی می کرد برای یه رابطه تو وان ، می خواستم بیشتر از قبل تحریکش کنم پس سعی کردم بیشتر بهش بچسبم و حرکت کنم
صدای آهش تو دهنم خفه شد چند دقیقه ای این عذاب و بهش دادم دیگه طاقت نیورد دستاشو زیر باسنم برد تو یه حرکت بلندم کرد آلتشو سر ورودیم تنظیم کرد خیلی آروم واردم شد
+آه
# بیبی من نمی خواستم ولی خودت شروع کردی منم باید به حسابت برسم
+هووووم خوبه
# او یکی با دیک دوست پسرش ارتباط برقرار کرده
+ آره دیک لعنتیتو دوست دارم
# چرا لعنتی
+چون خیلی خوبه
# آه، با این حرفت می تونم دو راند دیگم برم
+اما فک کنم من نمی تونم زیرت دووم بیارم
# فعلا که رومی بیبی
حرکتای خیلی آرومی رو شروع کرده بودم
×ته کجایی ؟ حمومی ؟
# اوه لعنتی جیمینه
+حالا چی کار کنیم ؟
# هیچی نگو
+اوکی
# اره حمومم چطور ؟
×ام ا/ت رو پیدا نمی کنم دیشب خیلی مست بودم تو اتاقش خوابیدم می خواستم ازش عذرخواهی کنم
# لعنت بهت الان وقت عذرخواهیه آخه ؟
از حرفش خندم گرفت
# ششششش
# نمی دونم کجاست صبح زود رفت ، فک کنم رفت دانشگاه
× پس من میام تو
# نه نمی خواد دارم میام بیرون
# آه جیمین لعنت بهت الان باید کلی درد بکشم
از حرفش باید قهقه می زدم ولی ترجیح دادم بی صدا بخندم
# بخند ا/ت خانوم ولی بقیه حرفا باشه واسه وقتی که جیمین رفت
زبون درازی کردم بهش بی هوا آلتش و ازم بیرون کشید آه بی صدایی گفتم
تهیونگ حولهای سریع به کمرش بست و از حمام خارج شد من و با یه حس حشری ارضا نشده تنها گذاشت
لعنتی الان کیس مارکاشو میبینه وای آبروم رفت
+ آه جیمین بی خود نیست اسمتو گذاشتم آقای دردسر
تهیونگ جیمین از اتاق بیرون برد یه دوش چند دقیقه ای آب سرد گرفتم بلکه این حس یکم ازم دور بشه
از حمام بیرون اومدم تو کمد تهیونگ یه تیشرت سفید پوشیدم حس خستگی عجیب بهم غلبه کرده بود به رویای شیرینی دعوت شدم
گرمای لذت بخشی اطراف شکمم حس کردم نفسای گرم کسی پشت گردنم پخش میشد
# عزیزم نمی خوای بیدار شی ؟ یعنی خواب بهتر از منه ؟
پاشو دیگه ساعت ۱ ظهره
دلم می خواست خودمو یکم براش لوس کنم چه اشکالی داره
# ا/ت
ا/ت
بیبی خوردنی
بخورمت تموم شی ؟
+ اون وقت دیگه ا/ت نداری
# عوضش می ری تو دلم دیگه فقط مال من میشی
+ در واقع میرم تو معدت نه دلت
# ضد حال نزنی نمیشه
+نوچ
منو سمت خودش چرخوند و قیافه دلخور به خودش گرفت
دستمو رو صورت شیو نکردش کشیدم انگار از این کارم لذت می برد لبخند نامحسوسی زد
+تهیونگ من فردا مسابقه دارم
تو چشام زل زد
# نمیشه نری ؟ خیلی خطرناکه
+مجبورم
# چرا ؟
+بخاطر چو و خوب می خوام بفهمم اون جاشوآ عوضی چه نقشه ای واسم داره
# واسم داره نه واسمون داره
+ اوهوم
# منم بیام ؟
+ نیای بهتره می ترسم بلایی سرت بیاره ، خودم باشم کاری باهام نداره میدونه نقطه ضعفم تویی
با چشای گرد شده نگام کرد
# نقطه ضعفت منم ؟
+ یعنی تا حالا متوجهش نشده بودی ؟
# من فکر می کردم ازم متنفری
+من ؟!
# بیبی یادت رفته ؟ تا همین چند روز پیشم بهم می گفتی که ازم متنفری
حق داشت یه شبه همه ی گذشته رو انگار فراموش کردم که از کجا به اینجا رسیدیم، باید بهش می گفتم ؟ حرفایی که حتی به خودمم اعتراف نکردم ؟ حتی به خودم اجازه ندادم تو ذهنم گذر کنه ؟ جبران می کنه رفتار بدمو؟
+تهیونگ می خوام بهت یه چیزی بگم شاید دیگه تکرارش نکنم چون اولین باره حتی دارم بهش فکر می کنم
اولین باری که دیدمت ی پسر با پیراهن مردونه سفید اورسایز و کروات مشکی با گره ای شل، موهای لخت بلوطی با گوشواره خیلی جذاب بخیه ای تو گوش چپش عجیب برام هات بود وقتی با چشای وحشیش نگاه گذرا کرد حس کردم آدرنالین مستقیم به قلبم تزریق کردن اما گفتم نه اون دورش شلوغه کی به من نگاه می کنه این همه دختر دورشه الان جلو خودم دیدم چقدر باهاش لاس زدن من هیچ شانسی ندارم من کجا و اون کجا، اما تو دلم گفتم می تونم پرترشو بکشم مشکلی نداره اون میشه عشق شروع نشده من
# ا/ت من
+چیزی نگو بزار حرفامو تموم کنم
بوسه ای به گونم زد با اشتیاق زیاد نگام کرد
+و خوب بقیشو که می دونی نیاز به گفتن نیست اون لحظه به خودم اومدم از خودم متنفر شدم حس کردم دارم به جین هو خیانت می کنم برای همین بیشتر حسی که تو وجودم داشت شکل می گرفت و سرکوب می کردم
و خب سرنوشت همیشه با ادم شوخی داره و خب تو جاهایی که فکرشو نمی کردم تو همیشه بودی اولین باری که حس کردم من نمی تونم بی خیالت شم زمانی بود که جاشوآ اسلحه رو سرت گذاشته بود و من حس کردم قلبم نمی زنه و برای همین باختم ، شاید بگی مسابقرو ولی نه قلبمو به تو باختم نه مسابقرو به جاشوآ برای همین رفتم فرار کردم سعی کردم به جین هو به خاطرات مشترکم به جین هو بیشتر فکر کنم ولی بازم نشد و نشد حتی تورو تو ذهنم بایکد کردم اما بازم نشد باهات بد رفتاری کردم خودم بیشتر شکستم بیشتر ناراحت شد.....
بقیه حرف تو دهنم خفه شد بوسه پر از عشقی و شروع کرد بعد چند دقیقه ازم فاصله گرفت دم گوشم زمزمه کرد
# اگه می دونستم دارم عذابت می دم مطمئن باش زودتر از این حرفا مال خودم می کردمت شاید جاشوآ عوضی باشه شاید برات نقشه داشته باشه که قطعا داره ولی فعلا ازش ممنونم
منو تو آغوشش فشار داد
# گشنت نیست از دیشب چیزی نخوردی
+نه گشنم نیست
# هی تو باید غذا بخوری اینطوری به خودت صدمه جدی می زنی به منم فکر کن دوست ندارم تورو مریض ببینم همون یه بار که دیدم بسمه
+چی ؟
دستمو جلو صورتم گرفت
# این ، من سر دستت داشتم دیونه می شدم هنوزم خودمو نبخشیدم
+منم خودمو نبخشیدم
# تو چرا ؟
گونشو نوازش کردم
+بخاطر کشیده ای که اینجا زدم
تو جام تکون خوردم و لبامو رو گونش گذاشتم بوسه نرمی روش گذاشتم
+معذرت میخوام
# نمی دونم چرا حس می کنم تو زندگی قبلیم یه کشور و نجات دادم
+ مسخره ، گند نزن به حس خوبم
# فقط خواستم جو و عوض کنم پاشو باید غذا بخوری
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
وای بچه ها سلام اگه بدونید چه اتفاقایی افتاده ☹️☹️
اول از همه من گوشیمو عوض کردم و به طرز مسخره ای نمی تونستم بیام اینجا با کلی بد بختی اکانتمو بر گردوندم واسه دیر شدن فک کنم یک ماه و خورده شرمنده
حالا برم سراغ اتفاقات این یه ماه که گذشت شمام بگین من تنها نبودم 😅
۱.به هیکل تهیونگ دقت کردین چقدر رو فرم اومده یا من حس می کنم اونم از حالت اسکینی به تو پر داره تغییر جهت میده ؟ 🤔
۲.وایییییی آلبومو کجای دلم بذارم ؟ آب قند بهم برسونید و این که کدوم آهنگ و دوست داشتید
۳.بازی bts in the seom چه خوبه 😅😅 لِوِلهِ چندین؟ من خودم ۲۷۰
۴.با تاخیر happy army's day 💜
وای سرچ گوگل چقدر خر بود اون میکروفونا یا پیامایی که برامون گذاشته بودن
۵.آهنگ جی کی ... 🤩
۶.آلبوم هوبی 😍🥰
چقدر اتفاق افتاده بود خدایی و من نتونستم باهاتون شریک باشم
و در ادامه باید بگم به معنای کلمه پشمام ریخت چقدر پیام و چقدر نوتیک های خوبی گرفتم عذرمی خوام که نبودم ،
این و بولد بگم دوستای جدیدی که دارم میبینمتون باید بگم خوش اومدید
این دیگه حرف آخر 😅
اونایی که امتحان و کنکور داشتن شماها چی کار کردید ؟
آخ چقدر حرف تو دلم بود
این پارت و بترکونید لطفا 🥺
YOU ARE READING
قلب آبرنگی من
Romanceا/ت برای این که دوستش چو رو تو کنسرت بی تی اس همراهی کنه به کنسرت میره و غافل از این که یک اتفاق تو فن میتینگ کل زندگیشو متحول میکنه و قسمت از وجودش که سیاه و تاریکه و مدتها بود که خاموشش کرده بود دوباره فعال میکنه چه کسی می تونه اونو از حالت جدیدش...